شنبه, اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۴

قربانیان در نیم فصلی که گذشت: خداحافظی با سه مربی

مریم یزدانی
5 Min Read


به نقل از “افتاب شرق” سه مربی لیگ برتر فوتسال در صف ناکامان بزرگ جای گرفتند و زمان همراهی تیم خود را تا نیمی از فصل نیافتند که اخراج و جدایی آن‌ها در بین اهالی فوتسال سایه روشن‌های بسیاری را داشت. در پرده اول، مُد فوتسال تبدیل به صلیب کشیدن مربیان بعد از نخستین لغزش‌ها شده. زمان‌ها است مربیان زمان برپایی تیم‌های‌شان را اشکار نمی‌کنند و اجازه درس گرفتن از اشتباهات خود را ندارند. در پرده دوم، تعداد بسیاری معتقد می باشند که آمار و رقم های بعد از اخراج مربیان، بازگوکننده همه چیز است و درست و نادرست بودن آن را به اثبات می‌رساند.

اخراج زودهنگام مربیان از یک سو عواقب مالی را برای باشگاه‌ها به همراه داشته و از نظر دیگر بازیکنان را برای خو گرفتن با شرایط تازه به بند کشیده و در وجه تاکتیکی هم برای دیگر مربیان به محافظه گرایی مفرط غلطیده.

*در این نوشته، به جدایی سه مربی از باشگاه‌های خود در نیم فصل نخست لیگ برتر فوتسال پرداخته ایم

*رضا لک ؛ کراپ الوند ؛ هفته سوم

رضا لک این سال‌ها شباهتی به رضای دیروز در گیتی‌پسند و مقداری پیشترها در منصوری قرچک نداشت. حتی تیم‌های کوچک او از میثاق تا زندی‌بتن، نمایشی جانانه‌تر و مردانه‌تری را به عکس می‌کشیدند.

این فصل، زیاد چیزها برای او گره خورده می بود و لیگ برتر برایش شده می بود یک باتلاق عمیق. در نگاه اول، این مربی قربانی نقل‌وانتقالات شد و منتفی شدن وجود جاوید، آن‌ها را به اسلحه بی باروت تبدیل کرد. لک، فقط تا سه نبرد روی نیمکت کراپ دوام آورد و آن‌ها در همه مسابقات ناکامی خورده‌های بدیهی بشمار می رفتند. با ۱۴ گل‌خورده و ۴ گل‌زده‌، در پایین‌ترین نقطه جدول که آن را قعر می‌خواندیم. او رفت و افضل جایش را گرفت. نیم فصل همه شده و کراپ در جایگاه نهم ایستاده.

رضا لک بعد از ناکامی سنگین ۵ بر یک روبه رو گهرزمین سیرجان و وجود در پایین ترین نقطه جدول، پیش از هفته چهارم از هدایت کراپ الوند برکنار شد

*امین پایمرد؛ فولادزرند ایرانیان ؛ هفته سوم

سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی – اخبار لحظه به لحظه از معتبرترین خبرگزاری های پارسی زبان در آفتاب شرق

از شگفتی‌سازها و تیم ششم فصل قبل، در اغاز راه به دست انداز افتاده می بود و نفس‌هایش را به شمارش انداخت. همه انتظار داشتند پایمرد و تیمش در این فصل تجلی یافته‌تر به آسمانی بالاتر چشم بدوزند، ولی آن چه اراعه شد نمایش ملال آوری می بود که اعتراض همه را درآورد. پایمرد مربیان بدون تیم را در مصاحبه‌هایش نیش زد و سپس پیش از هفته چهارم استعفا کرد. صندلی مربیگری به محال‌ترین گزینه یعنی روزپیکر سپارده شد و این مربی ماموریت غیرممکن را تا آخر نیم فصل ممکن کرد.

امین پایمرد، بعد از ناکامی در هفته سوم روبه رو آناصنعت و متحمل شدن به سومین ناکامی پیاپی، به علت مصاحبه عجیبش علیه مربیان فوتسال، زیر سختی انتقادات رفت و سپس با توافقی دو طرفه از فولاد زرند جدا شد

*مصطفی نظری؛ حافظ ساری ؛ هفته ششم

در اولین چالش عرصه مربیگری‌اش، همه چیز را توانایی کرد. ابتدا کودتا و شورش بازیکنان را، سپس بی‌پولی و بحران را و سپس استعفا را. همه اینها مربیگری را برای نظری ترسناک کرد‌.

آن‌هایی که حکایت تیمداری ساروی‌ها را پی می گرفتند از قرار گرفتن آن‌ها در بین فانوس بدست‌ها حیرت نکردند. فصل که جلو رفت نوعی حس خالی بودن طرفداران‌شان را فرا گرفت، همانند این می بود نمی توانند پای خود را روی زمین بگذارند. همانند این می بود می‌دانستند اتومبیلی که درون آن نشسته اند به سوی پرتگاه می رود، ولی کاری ازشان ساخته نبوده است. هفته ششم که به آخر رسید، نظری چمدانش را بست و رفت، اما حافظ ساری ماند در همان اعماق جدول.

مصطفی نظری، به علت بحران شدید مالی باشگاه و عملی نشدن تعهدات مدیران نسبت به حقوق خود و بازیکنانش، از سمتش استعفا داد.

* در نیم فصل اول، یکی دیگر از مربیان تا مرز جدایی پیش رفت، اما تاب آورد و خود و تیمش را از منجلاب بیرون کشید‌. جواد اصغری مقدم در تیم سن ایچ ساوه.

 




منبع

Share This Article