به نقل از “ورزش سه”، بلوار علی دایی منتهی به در غربی و مهم ورزشگاه آزادی هیچ شباهتی به حالت چند سال قبلاش در میانه برگزاری بازیهای ملی و باشگاهی نداشت. سخن بگویید با یکی دو نفر از سرنشینان خودروهایی که در ترافیک سنگین گیر کرده بودند، اشکار کرد که همه انها آنها به جستوجو جای پارک می باشند، اما مگر میبشود استادیوم آزادی با ظرفیت بالایی که دارد با وجود ۴۵ هزار تماشاگر که اظهار شده می بود، مشکل پارکینگ داشته باشد؟
جواب این سوال را نیم ساعت سپس دریافتم که از چندین نگهبانی گذر کردم و در این بین هوادارانی بدون بلیت یا بلیتدار را دیدم که به سختی در حال گذر از گیتهای تعبیه شده بودند. هنگامی به جایگاه خبرنگاران رسیدم، بازی دو سه دقیقه میشد که اغاز شده می بود، اما چیزی که زیاد تر جلب دقت میکرد، این می بود که استادیوم آزادی بار دیگر به جز چند سکو که آن هم از سکوی مقامات امنیتی اجازه ورود به آنها داده نشده می بود، پر می بود و کیپ تا کیپ آدم دیده میشد.
جایگاه خبرنگاران هم همانند بازیهای قبلی نبوده است. تعداد افرادی که در جایگاه وجود داشتند زیاد تر از بازیهای دیگر می بود و دقت آنها کاملا معطوف به مسابقه می بود. اغاز بسیار پرسپولیس جهت شده می بود تا این تمرکز و دقت زیاد تر هم بشود. شاگردان یحیی گلمحمدی بعد از چند دقیقه سختی توانستند با ضربه سر شهاب زاهدی ورزشگاه را به هوا ببرند، تا همه چیز در فضای خاص استادیوم آزادی که بعد سالها می بود شاهدش نبودیم، رویایی اغاز شده باشد.
همانند پیشبینیهای قبل از مسابقه که تعداد بسیاری شاگردان گلمحمدی را صعود کرده، فکر میکردند، به نظر میرسید قرار است یک پیروزی راحت در کار نباشد اما دو دقیقه سپس یک ضدحمله سریع، عکس العمل علیرضا بیرانوند و در ادامه شوت مهارنشدنی محمد مونتاری همه پیشبینیها را به سخره گرفت و هر چه بازی جلوتر رفت، زیاد تر فهمیدیم که قرار است یک روز سخت برای فوتبال ایران در ورزشگاه خاطرهساز آزادی رقم بخورد.
نیمه اول با همان نتیجه همه شد. بازی برای پرسپولیس گره خورده می بود و اگرچه تا آخر ۴۵ دقیقه چند موقعیت خطرناک دیگر تشکیل شد، اما در کل دیگر خبری از آن حملات زهردار ۷ دقیقه ابتدایی اغاز بازی نبوده است.
با اغاز بازی در نیمه دوم شرایط سختتر شد. پرسپولیس که از پیروزی حیفا در بازی همزمان خبردار شده می بود، بیمحاباتر دعوا میکرد و الدحیل با وجود معز علی در ضدحملات هر لحظه خطرناکتر میشد. در این دقایق به وضوح میشد معنی نیمخیز شدن هواداران در ورزشگاه را دید. هواداران پرسپولیس تا پیش از اظهار پنالتی برای تیم محبوبشان چندین دفعه نیمخیز شدند ولی مجدد سر جایشان نشستند، اما بعد از این که گولسیانی پنالتی را به تیرک زد، انگار که کار همه شد.
الدحیل در ضدحملات خطرناک می بود و اضافه شدن الونگا این نوشته را تشدید هم کرد. چیزی نگذشت که بالاخره مقاومت بیرانوند، آخرین سنگر پرسپولیسیها در روز آشفته فاز دفاعی تیم فرو ریخت و مهاجم ترینیدادی آب سردی بر پیکر همه هواداران پرسپولیس در آزادی ریخت.
چند دقیقه پایانی میتوانست با دقت به زمان اضافه بسیاری که داور ژاپنی اظهار کرده می بود، متفاوتتر جستوجو شد. اما حاشیه، آشوب و جنجال بعد از گلزنی بازیکنان الدحیل و خوشحالی آنها روبه رو هواداران عصبانی پرسپولیس در تکه شمال شرقی ورزشگاه اغاز شده می بود. آنها هر چه دم دستشان میآمد به زمین پرتاب میکردند و هر چه زمان سپری میشد، شعارها و رفتارشان افراطیتر و غیرقابل کنترلتر میشد.
طی ۱۳ دقیقه زمان اضافه یکی دو باری تلاش از سوی پرسپولیسیها برای عوض کردن نتیجه دیده شد و هواداران هم با شعارهایشان پشت تیم درآمدند، اما در شبی که پرسپولیس ۲۰ شوت به دروازه زد و ۱۲ کرنر ارسال کرد، به نظر میرسید قرار نیست شب پرسپولیسیها پایانی خوش داشته باشد و درنهایت هم همین شد.
ثانیههایی پیش از سوت آخر بازی شعارهای شگفت علیه یحیی اغاز شد. بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس مات و مبهوت وسط زمین ایستاده یا افتاده بودند و دو سه دقیقه به این فکر میکردند که چه مقدار راحت زمان صعود از دستشان پریده. یحیی جلوتر از بازیکنان به سمت سکوهای تکه شرقی ورزشگاه و تونل خروجی رفت و با دست زدن تلاش کردن هواداران را به تشویق وادار کند، اما آنها عصبانیتر از آن بودند که به این حرکت سرمربی عکس العمل مثبت نشان بدهند. بعد همان کاری را کردند که علیه بازیکنان الدحیل چند دقیقه پیش از آنها دیده بودیم. هر چه دستشان می بود به زمین پرتاب کردند و شعار حیا کن رها کن سر دادند. یحیی شوکه شده می بود و دستانش را روبه رو بطریهایی که به سمتش میآمدند باز کرد تا از آنها درمورد علت این برخورد بپرسد. این حرکت هم جواب نداد و هنگامی سیل پرتاب اشیا و شعارها ادامه داشت، بازیکنان به زور سرمربیشان را هل دادند و به تونل بردند.
خبرنگاران در جایگاه اختصاصی باورشان نمیشد که این چنین صحنههایی در حال رقم خوردن است. در حالی که مات و مبهوت شده بودند، همه با تلفنهای همراه خود در حال ثبت این لحظهها بودند. یقیناً با فاصلهای زیاد دور و در حالی که دستشان روی صحنه تلفن همراه می بود تا عکس را زوم کنند.
چند دقیقه سپس درویش که تصمیم داشت از جایگاه اختصاصی خارج بشود، با هواداران عصبانی روبه رو شد که روبه رو چشمانش شعارهای زیاد شدت علیه او سر میدادند. این شعارها با دخالت یکی از همراهان درویش مدیرعامل پرسپولیس به درگیری فیزیکی هم رسید و سرانجام او تصمیم گرفت در این شرایط از تکه اختصاصی ورزشگاه خارج نشود!
در استادیوم آزادی تا این مدت عدهای از هواداران وجود داشتند، ولی قسمت عمدهای ورزشگاه را ترک کرده بودند. پرسپولیس بازی را باخته می بود و یک ناکامی دیگر برای فوتبال ایران در آسیا ثبت شده می بود. یقیناً که این چیزی نبوده است که زیاد برایمان غیر عادی بوده باشد. به هر حال طی چندین دهه تازه تا بوده همین بوده، اما در روزی که آن همه هوادار بعد از چند سال مجدد استادیوم آزادی را زنده کرده بودند، مجموعه باشگاه پرسپولیس شبی تلخ را در خاطر آنها به یادگار گذاشتند.
منبع