یک موش معمولی با خز تیره، آزمایش معروف آینهای را گذرانده است تا به نهنگهایی همانند نهنگهای قاتل و دلفینهای بینی بطری، بهعلاوه تعدادی از نخستیسانان بپیوندد. این آزمایش مشخص می کند که موشها امکان پذیر دارای خودشناسی باشند.
آزمون آینهای روی موشها
محققان مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس ساوتوسترن (UTSMC) از آنالیز مشاهدهای و عصبی برای سنجش این که آیا موش معمولی آزمایشگاهی (Mus musculus) میتواند فهمید تحول در ظاهر خود بشود، منفعت گیری کردهاند. پژوهشگران یک قطره جوهر سفید روی پیشانی موشها ریختند و حرکت آنها را هنگامی که در فضایی حاوی آینه رها خواهد شد بازدید کردند.
در این مطالعه موشها فهمید تحول ظاهر خود شدند و بعد از تماس با آینه، سر خود را بهشدت تمیز کردند. درحالیکه این آزمایش بدون شک خودآگاهی را اثبات نمیکند، اما سؤالات جالبی را درمورد شناخت و هوش غیرانسانی نقل میکند.
«تاکاشی کیتامورا»، عصبشناس و نویسنده ارشد، میگوید:
«برای شکلگیری حافظه اپیزودیک، بهگفتن مثال از رویدادهای زندگی روزمره، مغز اطلاعاتی درمورد مکان، وقتی و اشخاص شکل میدهد و ذخیره میکند. اما با اهمیت ترین مؤلفه، خودآگاهی یا حالت است. محققان طبق معمولً بازدید می کنند که چطور مغز دیگران را تشخیص میدهد، اما جنبه شناخت خود نامشخص است.»
تست خودشناسی آینهای (MSR) تاحدی توسط «چارلز داروین» اراعه شد. اما بهطور رسمی در سال ۱۹۷۰ توسط روانشناس آمریکایی «گوردون گالوپ جونیور» گسترش یافت تا خودآگاهی بصری حیوانات غیرانسانی اندازهگیری بشود.
ایده این می بود که اگر حیوانی بتواند زمان روبه رو با آینه به علامتی روی بدنش، همانند رنگ و برچسب، دقت نشان دهد و سپس آن علامت را بازدید کند، سطح بالایی از خودآگاهی و آگاهی شناختی را مشخص می کند.
یقیناً این تست خالی از انتقاد و عیب نیست. آزمون آینهای به گونههایی محدود میبشود که عمدتاً به نشانههای بصری تکیه میکنند. برای مثال سگها فرق رایحه خود را با دیگران تشخیص خواهند داد اما در آزمایش MSR ناکامی میخوردند. آزمایش این چنین به حیوانی متکی است که به قدر کافی برای بازدید علامت گذاشته شده روی آنها اشتیاق داشته باشد.
تحلیل حرکت موشها
در این مطالعه که در ژورنال Neuron انتشار شده است، همه موشها رفتاری برای قبولی در آزمون از خود نشان ندادند. موشهایی که اغاز به مرتبکردن سر خود کردند، انگارً برای شستن لکه سفید، حیواناتی بودند که قبلاً در معرض آینه قرار گرفته بودند و به آینهها عادت کرده بودند یا با موشهای دیگر که تیره بودند معاشرت میکردند و لکه جوهر هم بزرگ می بود (بین ۰.۶ تا ۲ سانتیمتر مربع).
بااینحال، اگر جوهر با رنگ خز آنها مطابقت داشت، موشها بهطور کامل این نقطه را نادیده میگرفتند که به محققان این نوشته را نشان میداد که این تشخیص تا این مدت مبتنی بر بینایی است. هنگامی که لکه کوچک می بود (۰.۲ سانتیمتر مربع)، حتی در رنگ متضاد سفید در برابر خز تیره، باز هم موشها نتوانستند آن را تشخیص دهند.

موشها این چنین برای گذراندن آزمایش آینه به نشانههای حسی خارجی قابلتوجهی نیاز داشتند. «جان یوکوزه»، نویسنده اول پژوهش، او گفت:
«ما باید جوهر بسیاری روی سرشان بگذاریم و سپس محرک لمسی که از جوهر میآید حیوان را قادر میسازد تا جوهر روی سرش را از طریق بازتاب آینه تشخیص دهد. اما شامپانزهها و انسانها به هیچ یک از این محرکهای حسی اضافی نیاز ندارند.»
کاوشهای ژنتیکی
بهجستوجو این یافتهها، محققان نشانههای ژنتیکی را نیز بازدید کردند. آنها زیرمجموعهای از نورونها را در هیپوکامپ اشکار کردند که در تشکیل و ذخیره عکس بصری از خود نقش دارند و از لحظهای که موش خود را در آینه شناخت، فعال شدند.
هنگامی این نورونها از بین برده شدند، موشها دیگر حرکت نظافت خود را در روبه رو آینه اغاز نکردند.
دلنشین اینجاست که زیرمجموعه فرد دیگر از این نورونها نیز با مشاهده یک موش همانند با رنگ و ظاهر شبیه، تشکیل شد. اما وقتی که موش به همنوعانی با خز سفید معارفه شد، فعال نبودند.
از طریق این تجزیهوتحلیل، تیم این چنین شناسایی کرد که موشهایی که از اجتماع جدا شدند و موشهای خزدار که همراه موشهای خز سفید پرورش داده شدند، در طول آزمایش MSR «خودشناسایی» فیزیکی یا عصبی نشان ندادند! بدین ترتیب، محققان بر این باورند که برای این که موش خودآگاهی اشکار کند، باید بین موشهایی که همانند خودشان می باشند اجتماعی شوند تا این مدارهای عصبی گسترش یابند.

کیتامورا او گفت: «زیرمجموعهای از این نورونهای خودپاسخدهنده نیز هنگامی که موشها را در معرض موشهای فرد دیگر از همان سویه قرار دادیم مجدد فعال شدند. این با پژوهش قبلی درمورد خودشناسی انسان مطابقت دارد که نشان میداد برخی از سلولهای هیپوکامپ نه تنها وقتی که فرد به خودش نگاه میکند، بلکه وقتی که به افراد آشنا همانند والدینش نگاه میکند، فعال خواهد شد.»
خودشناسی غیرانسانی و خودآگاهی یک راز بزرگ باقی مانده است که امکان پذیر هیچ زمان بهطور کامل حل نشود. بااینحال، محققان از یافتههای خود خوشحال شدهاند. آنها اکنون بازدید خواهند کرد که آیا موشها میتوانند در صورت مجازیبودن نقطه جوهر، از طریق فیلتر یا برجستگی خود آینه، تغییرات را در بازتاب خود تشخیص دهند یا خیر.
آنها این چنین تصمیم دارند دیگر نواحی مغز را که امکان پذیر در شناخت خود و پردازش نشانههای بصری دخیل باشند، بازدید کنند.
منبع