به نقل از “افتاب شرق”، روز قبل اظهار شد محمدحسین حیدری که سابقه بازی در تیمهای مس کرمان، ماشینسازی تبریز، شهر ماشین مشهد و سایپا را در کارنامه خود دارد، به علت دوپینگ با محرومیت چهار ساله از همه فعالیتهای ورزشی روبه رو شده و با وجود اعتراض او به کمیته استیناف نیز این رأی تحول نکرده است.
حیدری که فصل قبل به همراه سایپا در لیگ دسته اول وجود داشت، امروز در او گفتوگویی با خبرنگار ما درمورد این اتفاق توضیح داده است:
من حتی در مصرف مکمل هم محتاط بودم
من در آن دوره بازیکن سایپا بودم و یک صدمه دیدن تقریبا شدید داشتم و کارایی بدنم صددرصد نبوده است. در آن مقطع تیم به من نیاز داشت و کادرفنی زیر سختی می بود و حتما باید نتیجه میگرفتیم؛ به مسابقات جام حذفی خوردیم که بازی اول با همدان می بود و اهمیت بسیاری نداشت و به من انها گفتند نیازی نیست بازی کنی و در این یک ماه به پایت برس و فیزیوتراپی کن و زیر نظر پزشکان تمرین کن. من هم زیر نظر پزشکان تیم کارم را جستوجو کردم و در آن دوره هم پزشکان تیم زیاد تزریق برای پای من انجام میدادند و مدام هم که سوال میکردم که اینها چیست و یقین می باشند یا نه؟ دوستانی که به من نزدیک می باشند میدانند من زیاد مراعات میکنم و حتی مکمل هم زیاد منفعت گیری نمیکنم. متاسفانه پزشکان تیم مدام میانها گفتند دلواپس نباش، اینها ضدالتهاب می باشند و برای ترمیم عضله پاست و ما خودمان حواسمان هست و من هم چارهای نداشتم، چون در قرارداد همه ذکر شده که باید زیر نظر پزشکان تیم باشیم و اگر پیش پزشک فرد دیگر برویم، مسئولیت همه چیز با خودمان است.
انها گفتند آزمایشت مثبت شده، خشکم زد
صفر تا صد بدن من با پزشکان تیم می بود و مقداری پای من بهتر شد، یقیناً صددرصد خوب نشده بودم. چند بازی انجام دادم و سپس در بازی با استقلال خوزستان در تهران آمدند که تست بگیرند. آخر بازی پزشک تیم آمد او گفت اسم تو درآمده و من هم بار اولم نبوده است و خیالم از خودم و دو پزشکی که برای من تزریق میکردند، راحت می بود. زیاد راحت تست دادم و حتی یکی از پزشکان که حتی مدرک پزشکی هم ندارد و فقط در حد پزشکیار است که لوازم پزشکی را درست کنند و آمپول بزنند، زیر برگه تست دوپینگ من را امضا کرد. من زیاد راحت به خانه رفتم و دو ماه سپس از مرکز ایران نادو تماس گرفتند که تست شما مثبت شده است. من اول فکر کردم بچهها شوخی میکنند اما خانمی که تماس گرفته می بود او گفت جدی است و چند روز دیگر ایمیلش هم میآید و فعلا حق بازی و تمرین ندارید و من خشکم زد. بعد از آن حتی روز و شبم را هم قاطی کردم و هرجا رفتم و با هر فردی سخن بگویید میکردم میانها گفتند یا باید پزشک بیاید مسئولیت را بر مسئولیت بگیرد و یا باید خودت ثابت کنی.
در اتاق پزشکی آمپول ممنوعه اشکار شد
من هیچ مدرکی نداشتم که ثابت کنم و از طرفی شب قبل از بازی استقلال خوزستان که از من تست گرفته بودند، آقای محمود فکری برکنار شده بودند و دو آقایی هم که در کادر پزشکی ایشان بودند، با آقای محمود فکری رفته بودند. مسئله مهم این که کادر پزشکی تازه که با کادرفنی تازه آمدند، وقتی که اتاق پزشکی را تحویل گرفته بودند و در کمد میگشتند که ببینند چه چیزی کم است، چند آمپول از همان که مثالاش در بدن من اشکار شده می بود، اشکار کردند. آن آمپول از زیرشاخه ماده ممنوعهای می بود که در بدن من اشکار شده می بود و من هم از همان عکس گرفتم و یک استشهادیه از همه بچههای تیم پر کردم که شهادت بدهند در آن زمان آن آقایان به من و حتی خودشان آمپول میزدند که اگر در آینده مشکلی پیش آمد، همه در جریان باشند.
احمق نیستم که با زندگیام این کار را کنم
نمیدانم مسئولان نادو فکر میکنند ما فوتبالیستها قاتل هستیم یا حق آنها را خوردهایم… وقتی که من به جلسه رفتم، با یک گاردی سخن بگویید میکردند و حتی اجازه ندادند وکیل من سخن بگویید کند. مدام به وکیل من میانها گفتند اگر میخواهی سخن بگویید کنی، برو بیرون. آن بنده خدا نشست و من خودم اغاز به سخن بگویید کردم و همه اینها را توضیح دادم و گفتم موادی که در بدن من اشکار شده، ۳ الی ۶ ماه در بدن میماند، من که احمق نیستم این چنین کاری را با زندگی خودم کنم. من که میدانم هر بازی امکان پذیر تست بگیرند، اگر این کاره بودم با چهار متخصص مشورت میکردم که چیزی منفعت گیری کنم که قبل از بازی از بدنم خارج بشود و اگر تست گرفتند، اشکار نباشد اما انها گفتند شما بازیکن حرفهای هستید و مسئول بدن خودتان هستید.
گوش مسئولان بدهکار نبوده است
به من انها گفتند باید پوکه آمپولهایی را که ایشان به شما زده، میآوردید. من گفتم شما یک ورزشکار بیاورید که از پزشک تیمش پوکه آمپول گرفته باشد. من اگر به دکتر تیمم مطمعن نکنم، به چه فردی مطمعن کنم؟ اگر بیرون پیش پزشک بروم و مشکلی پیش بیاید هم خود شما میگویید چرا به پزشک تیمت مطمعن نکردی. اصلا من پوکه هم بیاورم خود شما میگویی احتمالا این پوکهها برای آن آمپولها نباشد، همان گونه که الان هر دلیلی میآورم شما رد میکنی. من گفتم این شرایط من همانند فردی است که مواد در ماشینش گذاشتهاند و خودش از هیچ چیزی خبر ندارد اما به من انها گفتند من سوئیچ ماشینم را به فردی نمیدهم! آخرش هم یک متلک انداختند که فوتبالیست هستید و پول خوب میگیرید و باید مواظب بدنتان باشید. در آخر هم من گفتم شما فقط نشستهاید که من را محکوم کنید؛ اگر قرار می بود این شرایط باشد، از همان آلمان که میگویید تستها میآید، ایمیل میزدند و اظهار میکردند. شما اینجا نشستهاید که درست و غلط را تشخیص بدهید. متاسفانه گوششان بدهکار نبوده است.
از فکری پشتیبانی خواستم اما یک تماس هم نگرفت
من با آقای فکری تماس گرفتم و گفتم خدا میداند من این کار را نکردم و آن آقا تخلف کرده است، چون ایشان با شما خوب است و خودتان او را آوردید، سخن بگویید کنید که اشتباهش را قبول کند. آن شخص نه مطب داشت و نه کارت بازی و اگر اعتراق میکرد که این کار را انجام داده، هیچ اتفاقی برایش رخ نمیداد و فقط از نشستن روی نیمکت محروم میشد. ایشان مدرکی نداشت که بخواهند کارتش را باطل کنند یا مطب و فیزیوتراپیاش را تعطیل کنند. آقای فکری او گفت من سخن بگویید میکنم اما دیگر خبری نشد. یکبار هم به خود آن آقا زنگ زدم و گفتم خودت میدانی این کار را کردی، بیا قبول کن و اگر هم جریمهات کردند، من پشتیبانی میکنم که پرداخت کنی، با این شرایط زندگی من نابود میبشود. اما آن شخص او گفت من در این فوتبال آبرو جمع کردهام، انگار که ما هیچ آبرویی نداریم و فقط ایشان آبرو دارد. مکالمهمان در همین حد می بود و دست آقای فکری هم درد نکند که از آن روز یک تماس با من نگرفتهاند که بگویند چه شد. هر کس پی زندگی خودش رفت و باشگاه سایپا هم ۳۰ درصد من را جریمه کرد.
تمرین میکردم اما…
دو ماه اول زیاد اذیت شدم و همه چیز برایم بیمعنی شده می بود اما بعد از آن کم کم شرایط روحیام بهتر شد و تمریناتم را به طور فردی جستوجو کردم اما در این چند روز که ایمیل زدند و علنی شد، باز هم شرایط زیاد سخت شد. من عادت کرده بودم و به استیناف امیدوار بودم، چون همه دلخوشیام این استیناف می بود و میدانستم آدمهای باتجربهای که آنجا مینشینند، حرفم را گوش میکنند. اگر من این داستان را به یک آدم منطقی تعریف کنم، میفهمد دلیلی ندارد من دارویی بزنم که ۶ ماه در بدنم بماند.
احتمالا سرنوشتم این است که فوتبالم همه بشود!
نمیدانم کاری از دستم برمیآید یا نه اما تلاشم را میکنم که این رأی را تحول بدهم اما احتمالا هم سرنوشت من این است که فوتبالم همه بشود. خودم با وجدان خودم راحتم و میدانم کاری نکردم و در این سالها مسیر درستی را رفتم و به فردی هم صدمه نرساندم. با دقت به این که خودم دخیل نبودم، اگر قرار است اتفاقی رخ بدهد با وجود این که زیاد سخت است، اما پای خواست خدا میگذارم. در هر صورت من تلاشم را میکنم که این محرومیت کمتر بشود یا بخشیده شوم.
منبع