به گزارش آفتاب شرق
به گزارش “افتاب شرق”، بهروز عطایى با کسب سومین گفتن قهرمانى لیگ برتر والیبال ایران به گفتن سرمربى آنهم در سال سپس از کنار گذارده شدن از هدایت تیم ملى با چاشنى انتقادهاى خرد کننده بیشمار و بعضا غیرمنصفانه، موفق شد پنجمین قهرمانى در ایران و دهمین قهرمانى مهم زندگى خود را در فروردین ۱۴۰۳ و قامت سرمربى جشن بگیرد.
سرمربى اسبق تیم ملى والیبال ایران که سپس از زمانها سکوت و تحریم هر نوع اظهار نظر رسانهاى به طور اختصاصى سکوتش را با افتاب شرق ناکامی، دو قهرمانى لیگ برتر را با گفتن بازیکن و هشت قهرمانى را به گفتن سرمربى در لیگ دسته یک سرزمین، لیگ برتر ایران و این چنین همراه تیمهاى جوانان و ملى بزرگسالان جشن گرفته است.
بهروز عطایى که ۱۴ مرداد ۱۳۴۹ به دنیا آمده زمان بازیکنى در پست سرعتى زن و دفاع وسط، پاى تور والیبال بازى مىکرد و پیراهن تیمهاى فجر آمل، جانبازان و نارنجستان مازندران، پاس، پرسپىولیس و پیکان تهران، لوله سازى اهواز، پاس بهشهر و فرماندارى مهاباد را برتن کرد و از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ لباس تیمهاى جوانان، امید و بزرگسالان ایران را پوشید.
۱۳۸۶ و دانشگاه آزاد مازندران جایى می بود که قباى سرمربیگرى برتن بهروز عطایى در رقابتهاى لیگ دسته یک ایران جاى گرفت، سال سپس کاله مازندران را براى اولین بار در همین رقابتها قهرمان کرد و به لیگ برتر ایران آورد تا این تیم را هم قهرمان بیشترین سطح والیبال ایران کند و هم جام باشگاههاى آسیا.
اوج هنر مربیگرى بهروز عطایى در والیبال با سه رکورد بینظیر، دست نیافتنى و غیر قابل تحول به گفتن سرمربى تیم جوانان و ملى بزرگسالان ایران رقم خورد؛ جایى که اولین قهرمانىهاى ایران با یک سرمربى ایرانى در سه جام زیاد مهم رقم خورد و در دو جام ملتها و بازیهاى آسیایى تیم ملى بزرگسالان قبل از آن تنها با مربیان خارجى جام قهرمانى و مدال طلا را تصاحب کرده می بود:
اولین قهرمانى تاریخ جوانان ایران در جهان ۲۰۱۹
اولین قهرمانى در جام ملتهاى ۲۰۲۱ آسیا
اولین قهرمانى در بازیهاى آسیایى ۲۰۲۲ هانگژو
بولت تراکتوربه نظر خیلىها به انتظار نشسته بودند تا بهروز عطایى سپس از کنار گذاشته شدن از سرمربیگرى تیم ملى در ایران قهرمان نشود تا او را کامل له کنند.
من هم این چنین احساسى داشتم براى همین با مصاحبه نکردن، سکوت و سخن نزدن سعى کردم خودکنترلى داشته باشم تا به شرایط غیرمنصفانه دامن زده نشود. تنها به مقصد تیم فکر کردم و آن چیزى که ترسیم کرده بودم، همت بچهها و مجموعه علتشد به مقصد برسیم.
یک جور تسویه حساب با زمانى که سرمربى تیم ملى بودى؟
دقیقا بعضى خیلى تمایل نداشتند که ما خوب نتیجه بگیریم و مىخواستند ثابت کنند که نتایج آخر تیم ملى از عدم توانایى یک جریان یا این آدم یعنى بهروز عطایى می بود.
بولت تراکتورچه اتفاقى افتاد که به دهمین قهرمانى تاریخ زندگىات اینبار بار با فولاد سیرجان رسیدى آنهم با ناکامی تیم قوی شهداب یزد به گفتن دفاع کننده گفتن قهرمانى.
یک سرى بازیکن با انگیزه، باشگاهى ایده آل با مدیریت خوب دکتر ابراهیمى و پشتیبانیهاى آقاى فیض بخشان، سرپرستى چون آقاى شریف، کادرفنى زحمت کشى که پشتیبانی حال من بودند، کاپیتانى همه عیار و یقیناً رقیبان و تیمهاى قوی و پرتلاشى که انگیزه ما را براى بهتر و بهتر کار کردن بالا مىبردند. من همیشه حرف هایام و معتقدم تیم قهرمان باید تیم خیلى خوبى باشد و این در دنیا ثابت شده اما باشگاههاى خیلى خوب دیگهاى هم می باشند که قهرمان نمىشوند و اینجا تفاوتها اشکار مىشود، این تیمها با خوب و توانمند بودن همانند شهداب یزد به ما براى قهرمانى پشتیبانی کردند.
به نظر با نوع جوابهایت انگار از سطح کیفى و فنى لیگ راضى هستى و آن را بالا مىدانى.
در رقابتهاى پلى آف از شش بازى چهار مسابقه را ۳ بر ۲ بردیم و این توانمندى تیمها و رقیبان را نشان مىدهد که به شدت قابل احترام است. من حتى از بردن تیمها در مرحله مقدماتى حس نگرانى مىکردم چون مىدانستم در مرحله های بالاتر و حذفى بازیها سختتر مىشود و انگیزهها هم متفاوت، شهداب واقعا مجموعه و تیم قدرتمندى می بود بازیکنان بزرگى چون مسعود غلامى که مى درخشید یا میثم صالحى و محمدرضا حضرت پور یا بازیکنان خارجى خیلى خوب، ما هم قوی بودیم و وجود رقباى قوى علتشد کارکرد بچهها متفاوت باشد. از ۳۱ بازى لیگ ۲۵ بازى را بردیم و این آمار قابل بررسى است که سطح لیگ با کیفیتى بالا قابل دفاع بوده، چهار تیم فولاد سیرجان، شهداب یزد، پیکان و ارومیه در مرحله پایانى درخشیدند، ما از ۱۰ بازى توانستیم ۹ بازى را ببریم و یعنى عملکردى متفاوت که حقانیت ما را براى قهرمانى به اثبات مىرساند یقیناً با احترام کامل به رقیبان.
برسیم به یک نام بزرگ یعنى کاپیتان تیمت و تیم ملى یعنى سیدمحمد موسوى
رهبر و فرماندهاى همه عیار در زمین، در مرحله مقدماتى خیلى خوب بازى مىکرد اما در پلى آف و مرحله های پایانى فرمانده و رهبرى همه عیار می بود که جریان بازى را تحول مىداد.
تعارف ندارم حتى براى من پشتیبانی فنى می بود، او را فرمانده همه عیارى مىدانم که هر مربى آرزو دارد این چنین بازیکنى را در ترکیب خود داشته باشد. سیدمحمد موسوى خیلى خوب بلد است در زمین مدیریت کند و اسایش را به تیم هدیه دهد. باید بگویم او کابوسى می بود براى رقیب ها.
زمان پرسیدن سوالى است که مىدانم کلى جنجال در پى دارد اما باید پرسیده شود آیا باز به سرمربیگرى مجدد تیم ملى والیبال ایران فکر مىکنى؟
قطعا فکر مىکنم، کار براى من ناتمام مانده که به همه کردن آن مى اندیشم، یقیناً الان نه شرایط حاضر است و نه من انگیزه ملزوم را دارم. تیم ملى نیاز به ساختار جدیدى با مجرى گرى فدراسیون دارد و باید ساختار قبل تحول کند. آرزو هر مربى وجود در تیم ملى است، به موقع و در زمان مناسب باز به تیم ملى نگاه خواهم کرد تا کار نیمه همه خودم را همه کنم.
و این کار نیمه همه؟!
کار نیمه همه نمایش بهترین کارکرد در المپیک است، نگاه من این است که بهترین کارکرد را در المپیک داشته باشیم نه تنها فقط وجود و کسب سهمیه، اگر بتوانم روزى این مهم را محقق کنم بى شک به تیم ملى فکر مىکنم.
به نظرت به المپیک ۲۰۲۴ به پاریس خواهیم رسید؟
خیلى سخت است اما روى کاغذ مىشود هر چند گمان و عدد تحقق آن کوچک ترسیم شود باید در لیگ ملتها کارکرد و کیفیت خیلى خوبى داشته باشیم. کارشناس، منتقد، صاحب نظران و مفسران باید دیدگاه متفاوتى نسبت به علاقمندان پرشور والیبال داشته باشند مشکل اینجاست که نگاه برخى کارشناسان و صاحب نظران همانند علاقمندان به والیبال است. والیبال ما اکنون دچار چالش و گذار شده است که باید تحمل کرد و تحول ساختار را در دستور کار قرار داد آنهم با تلاش مضاعف و پیشه کردن صبر و احساسى عمل نکردن. باختهاى ژاپن از سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به ما اغاز شد چون در دوران گذار قرار گرفت و این اتفاق را هفت هشت سال تحمل کرد. بردهاى ژاپن از ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ روبه رو ما اغاز شد، به این آمار دقت کنید مربىهاى خارجى قبل از من که سرمربیگرى تیم ملى را بر مسئولیت داشتند با وجود همه ستاره ها از چهار بازى سه بازى را به ژاپن باختند. در لیگ ملتهاى ۲۰۲۱ آلکنو با تیم ملى ۳-۱ به ژاپن باخت در المپیک ۲۰۲۲ توکیو هم ۳-۲ به ژاپن بازى را واگذار کردیم.
بعد الان ما از نظر تو حریف ژاپن نمىشویم
اکنون والیبال ما داخل دوران گذار شده است و بى تعارف تیم ملى ما امروز حریف ژاپن نمىشود این که بگوییم ژاپن را مىبریم شعارى بیش نیست. بردن و ناکامی دادن ژاپن اکنون کار آسانى نیست به خصوص با از دست دادن ستارههاى بزرگى چون سعید معروف و مابقى. باید با حوصله پیش برویم و فدراسیون والیبال بدون کارهاى احساسى و شعار برنامههاى درازمدت را تزریق کند.
یعنى والیبال ما با کم شدن فاحش روبه رو شده است؟
ما پتانسیل، ریشه و مبنا کار را در والیبال کشورمان به خوبى داریم اما این که امسال یا سال سپس بخواهیم مجدد تیم اول آسیا شویم فقط شعار است. اما در سالهاى آینده مىتوانیم و این توانایى وجود دارد که بتوانیم اول آسیا باشیم، کمیتههاى فدراسیون به اختصاصی کمیته فنى باید مستدل باشد شک نکنید که کلى گویى پشتیبانی کننده نیست و باید دوران گذار را پشت سر بگذاریم.
•قهرمانىهاى بهروز عطایى در والیبال:
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی
منبع