به گزارش “افتاب شرق”، سال ها است بارسا حال و روز خوبی ندارد در این سال‌ها شرایط بارسا هر سال سخت و سخت‌تر شده و خوشبین‌ترین طرفدار این تیم هم این شرایط را پیش‌بینی نمی‌کرد. تیره روزی‌ها بعد از باخت در رم در سال ۲۰۱۷ اغاز شد. گویی طلسمی سخت بارسا را دچار کرده است. در سال ۲۰۱۹ برتری ۳ بر ۰ با کاشته استثنایی مسی در نیوکمپ هم موفق نشد جلوی حذف بارسا در دیدار برگشت روبه رو لیورپول در آنفیلد را بگیرد. بارسا ۴ گل دریافت کرد و حذف شد.

از سال ۲۰۱۹ هیچ دارویی برای بارسا کار امد نبوده است. تعداد بسیاری از منتقدین تیر پیکان را به سمت مسی نشانه می‌رفتند. از نظر آنها به علت افول مسی و حرکت بارسا حول او این تیم دچار مشکل شده است. بارسا در یکی از دراماتیک‌ترین بدرقه‌های تاریخ فوتبال راهش از مسی جدا شد. از آن زمان تغییرات بسیاری در بارسا تشکیل شد. از آمدن رونالد کومان و ژاوی تا بازیکن‌هایی همانند لواندوفکسی و گوندوگان. مشکلات هم چنان باقیست. بازدید فصل ۲۰۲۳ -۲۰۲۴ برای این تیم پر از اتفاق‌های شگفت می بود. خبرهایی که در این چند روز از باشگاه بیرون آمده نشان می‌داد کار ژاوی به گفتن سرمربی بارسا به آخر رسیده است. هانسی فلیک خالق سخت‌ترین ناکامی بارسا در لیگ قهرمانان بعد از شایعه ها زیاد، وارث نیمکت این باشگاه گردید. در این نوشتار به دلایل رفتن ژاوی و بازدید امکان و یا عدم امکان پیروزی فلیک می‌پردازیم.  

۱۹۷۴۹۲۶

بهترین تصمیم برای ژاوی ترک معشوقه

ژاوی در حالی مربی بارسا شد که کمترین توانایی مربیگری در یک تیم بزرگ را داشت. ژاوی دو فصل ناموفق را نیز در السد سپری کرد علی‌رغم قهرمانی در لیگ ستارگان قطر در لیگ قهرمان موفق نشد به فینال صعود کند. با آنکه دو و نیم فصل دیگر با السد قرارداد داشت و قرار می بود تا جام جهانی قطر در این تیم بماند با دیدن شرایط خاص عشق دیرینه‌اش با از خودگذشتگی نیکمت این تیم را پذیرفت. در ابتدا فردی از ژاوی انتظار بسیاری نداشت.

بن‌بست‌های تاکتیکی، ضعف‌های فنی و مشکلات او با مدیریت زمان، به دوران او در این تیم آخر داد. اگر چه سپس از بازی سویا او می‌بایست عشق خود را از دور به نظاره بنشید، ولی برای طرفداران تا ابد اسطوره باقی خواهد ماند.  

هانسی فلیک کورسوی امید

هانسی فلیک سابقه فوق الاده در مربیگری از خود به‌جا گذاشته است. فارغ از نتایج او در تیم ملی آلمان به گفتن سرمربی او یکی از افرادی می بود که در سال‌های درخشان مانشافت نفش به‌سزایی داشت. همکاری او و یوآخیم لو تبدیل قهرمانی آلمان‌ها در جام جهانی ۲۰۱۴ و تحمیل ۷ گل به برزیل در ماراکانا گردید. آخرین توانایی او در تیم ملی به گفتن سرمربی با کسب ۱.۷۲ امتیار و ۲.۴ گل در هر بازی به آخر رسیده است. 

اما شرایط در بایرن مونیخ و توانایی مربیگری او در این تیم به کلی با سرمربیگری او در تیم ملی آلمان متفاوت است. ثبت میانگین ۳.۰۲ گل در هر بازی و امتیاز ۲.۵۳ و ثبت ۷۰ برد، ۹ تساوی و ۷ باخت در ۸۶ بازی حاصل کار او در قامت سرمربیگری بایرن است. بایرن تحت هدایت فلیکس ۲۳ برد متوالی و ۳۲ بازی بدون ناکامی از دسامبر ۲۰۱۹ تا سپتامبر ۲۰۲۰ را در کارنامه خود ثبت کرد. در لیگ قهرمانان نیز آنها در سال ۲۰۱۹ -۲۰۲۰ با کسب برد در همه مسابقات (۱۱ برد) از جمله برد ۸ بر ۲ روبه رو بارسلونا مقتدرانه قهرمان آن مسابقات شدند. کسب ۶گانه او را در کنار پپ گواردیولا به گفتن تنها سرمربیانی که موفق به کسب این افتخار شده‌اند قرار داد. 

فلسفه مربیگری  

رویکرد فلیک به فوتبال با راه حلهای سنتی تیکی تاکا و توتال فوتبال متفاوت است. او از فلسفه “gegenpressing” پیروی می‌کند، که بر پرس شدید برای به‌دست آوردن مالکیت توپ بعد از دست دادن آن و این چنین انتقال سریع توپ به خط دعوا برای تشکیل موقعیت‌های گلزنی تمرکز دارد. تیکی تاکا که توسط یوهان کرایف معارفه شد و پپ‌گواردیولا در بارسلونا آن را به کمال رساند، بر پاس‌های مختصر و نگه داری مالکیت برای کنترل بازی اصرار دارد. این روش با منفعت‌گیری از حرکات تکنیکی بازیکن‌ها و معاوضه سریع فضاها به جستوجو تشکیل فضا در دفاع حریف و تشکیل موقعیت گل می‌باشد. اما مالکیت توپ در فلسفه او به علت تمرکز بر انتقال سریع توپ به خط دعوا و حملات با شدت بالا، نسبت به تیکی تاکا که بعد از مالکیت توپ بر build-up مجدد تمرکز دارد پویاتر است. ضمناً پرس شدید برای به‌دست آوردن مجدد توپ در بالای زمین نیز در تضاد با تجمع آهسته و بازی صبورانه‌تر در تیکی تاکا است. 

به‌طور خلاصه، فلسفه فوتبال هانسی فلیک حول محور پرسینگ شدید از بالای زمین، اختلال در بازی حریف، انتقال سریع به دعوا و در نهایت تشکیل موقعیت‌های سریع گلزنی می‌چرخد که می‌تواند مکمل فلسفه تیکی تاکا باشد که به‌طور سنتی در بارسلونا اجرا می‌گردیده است. 

ترکیب مورد علاقه  

ترکیب مورد علاقه هانسی فلیک ۴-۲-۳-۱ است که او در دوران حضورش در بایرن مونیخ به طور گسترده از آن منفعت گیری کرد. این چینش قابلیت تحول به ۴-۱-۴-۱ و ۴-۳-۳ را در طول بازی دارد. تحت هدایت فلیک، بایرن مونیخ با چینش فوق و منفعت‌مندی از “gegenpressing” پیروزی‌های بسیاری را به‌دست آورد. 

وجود بازیکن‌های منطبق با فلسفه فلیک: 

اکنون بازیکن‌هایی در تیم جاری وجود دارند که می‌توانند به خوبی با سبک مورد علاقه او یعنی پرس از بالا، انتقال سریع و بازی تیمی ساختاریافته هماهنگ گردند. 

در پست دروازه‌بان مارک آندره ترشتگن توانایی بازی کردن از عقب زمین را داراست. ضمن آنکه به علت نجات‌های دروازه طرفداران بارسا به او لقب دیوار برلین را داده‌اند. یقیناً همه می‌دانیم اکنون همانند کل تیم او نیز دچار کم شدن شده است. در پست دفاع وسط رونالد آرائوخو و ژول کونده با فیزیک بدنی مناسب از قوت نگه داری توپ بالایی برخودار می باشند. در دفاع کناری آلخاندرو بالده و ژائو کانسلو می‌توانند با پیوستن به خط هافبک و دعوا تفکرات فلیک یعنی باز کردن دفاع حریف به منظور خلق گزینه‌های تهاجمی زیاد تر را  پیاده‌سازی کند.  

در یکی از با اهمیت ترین پست‌ها بارسا دیونگ را دارد که دید عالی، قوت دریبل زنی و پاس دهی‌اش، او را برای کنترل شدت بازی در خط هافبک نزدیک  می‌کند. دقیقاً همانند جاشوا کیمیچ در بایرن مونیخ فلیک. در کنار او پدری و گاوی وجود دارند که هر دو هافبک جوان دارای کنترل توپ عالی و توانایی پرس تهاجمی می باشند که از ویژگی‌های مهم در فلسفه فوتبال فلیک است. خلاقیت پدری و سرسختی گاوی در هر دو انتقال تهاجمی و دفاعی زیاد مورد قیمت خواهد می بود. در این پست ایلکای گوندوگان نیز وجود دارد که علاوه بر توانایی کار با فلیک در تیم ملی آلمان، هوش، جایگیری مناسب و توان رهبری او در زمین می‌تواند گوندوگان را به بازیکنی کلیدی جهت سازماندهی خط میانی تبدیل کند.  

در خط دعوا نیز علاوه بر وجود بازیکن جوانی همچون ویکتور روکه، لواندوفسکی باتجربه وجود دارد. او نیز همانند گوندوگان توانایی کار زیر نظر فلیک را در کارنامه خود دارد. در زمان وجود او در بایرن، لواندوفسکی در ۷۱ بازی ۸۳ گل در همه رقابت‌ها به ثمر رساند. قوت بالای گلزنی همراه با توانایی عمق دادن به بازی در سیستم بازی فلیک می‌تواند لواندوفسکی را بار دیگر احیا کرده و او را به بازیکنی مهم در تیم تبدیل نماید. 

به بازیکن‌های فوق می‌توان بازیکن‌های جوانی چون یامال، لوپز، کوبارسی و فورت را اضافه کرد که علی‌رغم سن کم نشان داده‌اند از پتانسیل زیاد بالایی برخوردارند. در بازار نقل و انتقالات امسال، ناظر مشتریان پروپاقرصی برای آنها خواهیم می بود. 

یامال با توانایی دریبلینگ استثنایی، خلاقیت و تکنیک بالا در بازی در جناحین جهت شکستن خط دفاعی و تشکیل موقعیت و نیز توانایی بالا جهت پرس به خوبی توانایی خود را در تطبیق‌پذیری با gegenpressing مشخص می کند. 

آمار این فصل او با  دقت به سن کمش زیاد خیره کننده است، او توانسته ۷ گل بزند و ۱۰ پاس گل دهد. فرمین لوپز با قوت پاس بالا و دید قوی در کنار توانمندیاش جهت بازی در پست‌های گوناگون در خط هافبک می‌تواند او را به بازیکنی مورد قیمت تبدیل کند. در این فصل در کلیه رقابت‌ها ۱۰ گل و یک پاس گل ثبت کرده است. تحت هدایت فلیک، لوپز می‌تواند فهمیدن تاکتیکی و ویژگی‌های فیزیکی خود را اصلاح و او را به هافبک کامل‌تری تبدیل کند. و در آخر کوبارسی که با سن کم خود هم به اردوی اسپانیا برای یورو و هم به تیم امید این سرزمین برای المپیک دعوت شده به خوبی پتانسیل این بازیکن را مشخص می کند. جوانی و پتانسیل پیشرفت کوبارسی به این معنی است که او می‌تواند به‌طور قابل توجهی از مربیگری فلیک، به اختصاصی در یادگیری سازماندهی دفاعی ساختاریافته منفعت‌مند شود. 

با ترکیبی از بازیکنان با توانایی و جوانان با توانایی به نظر می‌رسد این تیم جاری در صورتی که از نظر روحی و بدنی بازیابی شود توانایی پیاده‌سازی تاکتیک مورد نظر فلیک را داشته باشد. 

از این مسئله نیز نباید غافل شد که فلسفه او دارای ضعف‌های دفاعی نیز می‌باشد. چرا که در این روش به علت بالا بازی کردن خط دفاع، تیم در برابر ضد حملات صدمه‌پذیر است. این  بدان معناست، در حالی که ارتقا کیفیت مدافعان باتجربه‌ای همانند ژول کونده و رونالد آرائوخو زیاد مهم می باشند، بازیکنان جوان لاماسیا نیز باید به شدت با خواسته‌های سیستم فلیک سازگار شوند.  

نتیجه گیری

پیروزی یک سرمربی در تیم‌های بزرگ علاوه بر مسائل فنی و پیشینه مناسب، زیاد به کاریزما و نظم او وابسته است. فلیک از نظر افتخارات هیچ جامی در کارنامه خود کم ندارد) از جام جهانی تا جام‌های اروپایی. ضمنا او توانایی خوبی از کار با فوق ستارگان آلمان و بایرن را دارد. اما مشکلات بارسا فراتر از موضوعات فنی بوده و ملزوم است ناخدای این کشتی مسلط به مدیریت مشکلاتهای گوناگون باشد. باتوجه به شرایط مالی باشگاه و عدم امکان انجام خریدهای بزرگ در این تابستان بارسا می‌بایست روشی را انتخاب کند که با ترکیب بازیکن‌های حال حاضر بتواند بیشترین بازدهی را داشته باشد. باتوجه به ترکیب مورد علاقه فلیک و وجود بازیکن‌هایی که از آنها نامبرده شد این امکان در حاضر فراهم است. ضمنا روش او چون عملا بهبود یافته تیکی تاکا می‌باشد می‌تواند نظر هواداران را در صورت اراعه بازی‌های پرگل جلب نماید. یکی دیگر از مشکلاتی که کادر فنی تازه می‌بایست برای آن اندیشه کند ضعف‌های بدنی و مشکلات بدنسازی است که در این فصل به کرات همچون دیواری جلوی پیشرفت این تیم را گرفت. افزایش انگیزه بازیکن‌ها و تشکیل روحیه برتری از دیگر چالش‌های فلیک و دستیارانش می‌باشد. شوق هانسی فلیک برای تصدی صندلی سرمربیگری بارسا در کنار تزریق روح تاکتیکی تازه به این تیم می‌تواند بار دیگر ققنوس فوتبال اروپا را از خاکستر بلند کرده و جذابیت فوتبال را در قاره سبز دو چندان کند و شعار “WE COLOR FOOTBALL” مجدد در نیوکمپ تازه نقش ببندد.