یعنی افرادی که از همسر خود طلاق گرفته اند و مجدد ازدواج کرده‌اند اما در ازدواج های بعدی شان نیز نتوانستند به موفقیتی دست اشکار کنند.

دلایل این کار متفاوتند؛ از عدم وجود توانایی‌های صحیح و کافی برای برقراری یک زندگی زناشویی در خود فرد گرفته تا مناسب نبودن فرد روبه رو شان. قرار گرفتن در این چنین شرایطی قطعا علتدلسردی و ناامیدی در افراد می‌شود و ما این حس و حال را به خوبی فهمیدن می‌کنیم.

اما بهتر است بدانید که شما تنها نیستید و افرادی نیز همانند شما بوده‌اند که توانستند با پی بردن به مشکل خود انتخاب درستی برای زندگی کنند.

در این مقاله با دلایل رایج ناکامی در ازدواج های خود آشنا می‌شوید و مشابه با آن می‌توانید بهترین راه حل را برای خود اشکار کنید.

“یکبار طعم طلاق را چشیده ام و زنده مانده ام، باز هم می توانم”
اگر فردی قبلاً طلاق را توانایی کرده باشد و بداند که می تواند با این ناکامی غم انگیز کنار بیاید، ترسش از این که مجدد با این چنین اتفاقی در زندگی روبه رو بشود، کمتر می شود.فردی که یک بار طعم طلاق را چشیده است، با خودش فکر می کند که: “یک بار این سختی را پشت سر گذاشته ام و جان به سلامت به در برده ام . بعد باز هم می توانم”.

کوله بار طلاق

اگر همسر سابقتان به شما خیانت کرده باشد، امکان پذیر به همسر جدیدتان هم نتوانید مطمعن کنید.

ابتدا باید چاره ای برای عزت نفس پایین، خشم و آزردگی هایتان بیاندیشید و سپس به ازدواج دوم فکر کنید.

فردی که مجدد داخل زندگی زناشویی می شود، بدون آن که اول عاقلانه درمورد مشکلات و نقص هایش فکر کند، خود را در معرض توانایی یک ناکامی  حتی ناکامی در ازدواج دوم و سوم  قرار می دهد.

رابطه های عاشقانه مختصر زمان سپس از طلاق زیاد رایج است، چرا که دقت و علاقه خواستگار تازه، همانند ماده مخدر سرمست کننده است.

زمان نگذاشتن برای شناخت فرد روبه رو

قبل از آن که با فردی پیمان ازدواج ببندید، باید ابتدا همه جنبه های شخصیتی او را بشناسید.

هیچ کس نمی تواند همیشه رفتاری ایده آل داشته باشد و مدام بهترین نسخه از شخصیت خود را به نمایش بگذارد، قبل از آن که سرنوشت تان را به سرنوشت فرد دیگر گره بزنید، باید با روی دیگر او هم آشنا شوید و ببینید که چطور با استرس، انتقاد، بدشانسی، سختی، جواب رد شنیدن و ناکامی کنار می آید.

شناخت همسر قبل از ازدواج دوم و سوم نیز همانند ازدواج اول ملزوم است. آرام و آهسته پیش بروید تا تصمیمی آگاهانه بگیرید که پشیمانی به بار نیاورد.در غیر این صورت ناکامی در ازدواج دوم و سوم ناگزیر است.

استحکام ازدواج های دوم و سوم و چهارم به اندازه ازدواج اول نیست. ازدواج و خانواده از ابتدای تاریخ به گفتن یک نهاد و در اصل به گفتن ساختاری برای پرورش نسل بعدی در نظر گرفته شده است.

از آنجایی که در اکثر ازدواج های بعدی فرزندی به دنیا نمی آید، هیچ عاملی نیست که زوجین را به هم پیوند دهد.

همسرانی که فرزند مشترک ندارند، هنگامی مشکلی پیش می آید، انگیزه ندارند تا برای فرزندانشان در کنار هم بمانند و برای بهبود زندگی شان تلاش کنند.

ناکامی های مداوم

گمان پیروزی رابطه های شتابزده و اضطراب که به ازدواج ختم می شود، زیاد کم است، مگر آن که طرفین دو سال یا زیاد تر برای شناخت هم زمان گذاشته باشند و سپس ازدواج کرده باشند.

آقایان سپس از طلاق به شدت ازدواج می کنند، چون دوست ندارند تنها بمانند.خانم ها هم چون خواهان ارامش و امنیت اقتصادی می باشند، به شدت مجدد ازدواج می کنند. هر دو علت برای ازدواج مجدد نادرست است.

سپس از طلاق باید به خودتان زمان بدهید تا زخم هایتان التیام اشکار کند، خودتان را بشناسید و این حقیقت را بپذیرید که برای خوشبخت و راضی بودن نیازی به ازدواج کردن ندارید.

تنهایی سپس از طلاق معلم زیاد خوبی است. از این زمان طلایی منفعت گیری کنید و یاد بگیرید که از همنشینی با خودتان لذت ببرید.

فرزندان در ازدواج اول عامل هایی می باشند که پدر و مادر را، حتی در سخت ترین روزها کنار هم نگه می دارند، بالعکس فرزندان ناتنی در ازدواج های بعدی همانند حلالی می باشند که چسب ربط بین همسران را در خود حل می کنند و تبدیل جدایی آنها می شوند.

فرزندان ازدواج های قبلی علتپیچیده تر شدن ازدواج های بعدی والدین شان می شوند. هرچه پای فرزندان بیشتری در بین باشد، شرایط پیچیده تر می شود. یاد گرفتن زندگی با فرزندان فرد دیگر اصلاً آسان نیست.

افرادی که برای بار دوم و سوم ازدواج می کنند، باید با همسران اسبق یکدیگر نیز در ربط باشند، به خصوص اگر پای فرزندان مشترک نیز در بین باشد.

به طور کلی هر چه شخصیت های بیشتری دچار باشند، زندگی در این چنین خانواده مختلطی دیوانه کننده تر می شود. هماهنگ شدن با این روابط مشکلات جدیدی را تشکیل می کند و دشمنی هایی را به وجود می آورد تا پویایی خانواده تازه هر چه پیچیده تر شود.

به علاوه در حالی که برخی از ازدواج مجدد همسر اسبق شان خوشحال می شوند، به خصوص اگر دیگر ناچار به پرداخت نفقه نباشند، عده فرد دیگر نیز غمگین می شوند و از فکر این که همسر اسبق شان به آنها خیانت کرده است، خونشان به جوش می آید.

مسائل مالی

همسری که با خود بدهکاری به زندگی تازه می آورد یا خرج های بسیاری می تراشد، تخم نفرت و آزردگی را در دل همسر تازه اش می کارد. خانمی که به تازگی برای بار دوم ازدواج کرده است، از قطع شدن نفقه اش غمگین می شود.

آقایی هم که به تازگی با خانمی بچه دار ازدواج کرده است، فکر می کند بیشتر از حد برای بچه های زنش خرج می کند و از مبلغ اندکی که برای خودشان باقی می ماند، ناخشنود است.

خانواده ها و به طور کلی وابستگان همسران تازه هم به نوبه خود شرایط را سخت تر می کنند. زندگی قبل و جاری و روابط با خانواده همسر در ازدواج های بعدی مشکل ساز می شود، به خصوص اگر هر دو طرف فرزندانی از ازدواج قبلی شان داشته باشند.

اگر تصمیم ازدواج مجدد دارید، بهتر است هوشیار باشید و با چشمان باز تصمیم بگیرید. از مانع ها بسیاری که امکان پذیر سر راه تان سبز شود، آگاهی داشته باشید و تلاش کنید این مانع ها را قبل از آن که به آنها برخورد کنید، دور بزنید.

نکاتی در خصوص ازدواج دوم یا سوم

● شتابزده برای ازدواج دوم یا سوم تصمیم نگیرید.

● قبل از تصمیم گیری برای ازدواج مجدد به مشاور مراجعه کنید. یقین شوید که تصمیم تان عاقلانه است و فرد مناسبی را برای ازدواج اشکار کرده اید.

● اوضاع مالی تان روبه راه است؟ حتی الامکان درمورد حالت مالی همسر آینده تان اطلاعات کسب کنید. مخارج زندگی را چطور می خواهید تقسیم کنید؟

همسر آینده تان چه دارایی ها و بدهی هایی دارد؟ درآمد و بعد اندازش چه مقدار است؟ قرار است هر دو نفر کار کنید؟ یکی از شما می خواهد که استعفا بدهد؟ حقتان است که قبل از گره زدن سرنوشت تان به سرنوشت فرد دیگر اول این سوالات را از او و از خودتان سوال کنید.

● فرزندان: چه برنامه ای برای زندگی کردن در کنار فرزندان تان دارید؟ به گمان زیادً بهتر است این نوشته را به پشتیبانی مشاور حل کنید. حتماً حالت را به فرزندان تان توضیح بدهید تا یک دفعه به آنها شوک داخل نشود.

● توافقنامه قبل از ازدواج غالباً برای ازدواج های دوم یا سوم ملزوم است. انعقاد این توافقنامه برای محافظت از دارایی ها و فرزندان، در صورت مرگ هر یک از همسران یا جدایی آنها زیاد مهم است.