شنبه, اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۴

تجارت به جای طبابت / پزشکانی که طبابت نمی‌کنند، چه می‌کنند؟_آفتاب شرق

مریم یزدانی
8 Min Read


به گزارش آفتاب شرق

این که در این چند ساله او گفت و گو بر سر افتپزشک بالا گرفته است را باید پای یک اصل مهم جمعیتی بنویسیم؛ این که هرم جمعیتی اضافه شده به ایران در دهه شصت یا همان نسل معروف «دهه شصتی‌ها» اکنون به سن میانسالی رسیده و نیاز به مراقبت‌های درمانی او زیاد تر شده است! درست همانند افتمدرسه در دهه ۶۰، افتدانشگاه در دهه ۷۰ و افتکار در دهه ۸۰ و یقیناً افتمسکن در دهه ۹۰. دومینوی کمبودها برای نسل شگفت شصتی‌ها به درمان و پزشک و بیمارستان رسیده است. اما همه بار این نبوده است پزشک را هم نباید پای این نسل نوشت که خود پزشکان ایرانی هم  دیگر چندان تمایلی برای طبابت ندارند. که اگر داشتند ۴۰ درصد آنها از خیر  آن نمی‌گذشتند. 

۴۰ هزار پزشکی که طبابت نمی‌کنند

رئیس سازمان نظام پزشکی اظهار کرده « ۴۰ درصد پزشکان عمومی ایران طبابت نمی‌کنند.»  پزشکان عمومی در ایران ۶۰ درصد جامعه پزشکی را راه اندازی خواهند داد . برای رسیدن به یک عدد درست و رسمی و دقیق کار سختی پیش رو دارید چرا که مراجع گوناگون تعداد بسیاری دست به انتشار کردن آمار زده‌اند، از مرکز پژوهش‌های مجلس گرفته تا مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت. در این بین اگر همان سازمان نظام پزشکی را ملاک بگیریم باید او گفت ۹۵ تا ۱۰۰ هزار  پزشک عمومی در ایران وجود دارد که به حرف های خود رئیس سازمان پزشکی ۴۰ درصدشان با وجود داشتن پروانه نظام پزشکی مشغول به کار فرد دیگر‌اند. رقمی نزدیک به ۴۰ هزار پزشک که طبابت نمی‌کنند.  

چرا پزشکان طبابت نمی‌کنند

روبه رو ابتدایی با این آمار این است که چرا طبابت نمی‌کند؟ آن هم با علم به این نوشته مهم که تحصیل در رشته پزشکی علیرغم سختی‌ها و مشقات زیاد برای ورود به دانشگاه زمان تعداد بسیاری طول می‌کشد و هزینه تعداد بسیاری هم دارد. به نظر می‌رسد اولین و با اهمیت ترین علت همان پول است. این که تعرفه‌های پزشکی واقعی نیست و درآمد پزشکان عمومی بر خلاف آن باور عمومی آنقدر نیست که حتی کفاف زندگی آنها را بدهد. آمار دلنشین فرد دیگر هم برای توجیه این تصمیم وجود دارد. آماری که نشان از کار سودمند پزشکان عمومی در روبه رو تعداد بسیاری از صنوف از جمله کارمندان دارد، به این معنی که پزشکان در حالی نزدیک به ۱۲ ساعت کار سودمند در روز انجام خواهند داد که تعداد بسیاری از کارمندان به زحمت ۱.۵ ساعت کار سودمند دارند!  در ذیل فهرست چرایی این اتفاق می‌توان مولفه‌های فرد دیگر را هم ردیف کرد، از عدم تمایل ابتدایی آنها برای تحصیل گرفته تا اجبار خانواده‌ها برای رویای دکتر شدن فرزندشان. 

ساختمان پزشکان

اما مهم‌تر از چرایی این تصمیم برای مردم این سوال مهم است که اگر آنها با وجود داشتن پرونده نظام پزشکی طبابت نمی‌کنند، بعد چه می‌کنند؟ این آن پرسشی است که جواب‌های عجیبی دارد. جواب‌هایی که هیچ سنجه و آمار رسمی مستندی ندارد و تنها باید از زبان مسئولان و گاه در میانه سخنرانی‌هایشان  حقیقت هایی را بیرون کشید.  برای مثال رئیس انجمن زیاد‌سازان تهران گله های می‌کند که «تا وقتی که پزشکان در کار ساخت و ساز دخالت می‌کنند نمی‌توان به صنعتی شدن در این عرصه امید داشت.» ساختمان‌سازی پرتکرارترین کلیدواژه برای بازار ثانویه کار پزشکان عمومی در ایران است. مقصد اولیه پزشکانی که تصمیم طبابت ندارند. از تعدادشان خبری نیست که اساسا راهی هم برای آگاهی از تعدادشان وجود ندارد. اما دو سال پیش رئیس اتحادیه املاک تهران خبرداد ۴۰۰ پزشک در تهران بنگاه املاک دارند! اما بنگاه‌داری در کنار پزشکی هم می‌تواند باشد! که پزشکان در این سالها در کنار طبابت پیشه‌های شگفت فرد دیگر هم داشته‌اند، از گاوداری گرفته تا خوانندگی. 

دماغ به جای قلب

اما باید یک مسئله را در نظر داشت که اساسا پزشکانی که طبابت نمی‌کند به ان معنی نیست که راهی ساختمان‌های نیمه‌کاره و بنگاه‌های املاک شده‌اند. قسمت قابل توجهی از آنها عطای تخصصی‌شان را به لقایش بخشیده‌اند اما دست به تاسیس مراکز تخصصی زیبایی و یقیناً مراکز ترک اعتیاد زده‌اند که هم ربط ضمنی با پزشکی دارد و هم درآمدش کفاف خرج زندگی را می‌دهد. این هم یقیناً آفتی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید. به گفتن مثال احمد حمیدی پزشک متخصص زیبایی به خبر سریع از پزشکی می‌گوید که با وجود تحصیل در رشته جراحی قلب در ایران با گذراندن یک دوره عمل اسلیو (کوچک کردن معده) به جای درمان بیماری‌های قلبی، آرزوی لاغر شدن جماعتی را برآورده می‌کند. بدتر این که انچه که او می‌گوید تعداد بسیاری از متخصصان راهی مطب‌های خصوصی زیبایی شده‌اند و به جای جراحی مغز بیماران، دماغ مشتریان را تراش خواهند داد. 

۸۰ همت ناقابل

این نوشته فارغ از نمود افتدر حالت رشته‌های تخصصی به هدررفت هزینه‌های تعداد بسیاری هم می‌انجامد. به این معنی که پرورش پزشک برای دولت‌ها هزینه مقداری نیست و ترک طبابت یا کوچ به حوزه فرد دیگر همه آن هزینه‌ها را بی‌منفعت می‌کند. برای فهمیدن بهتر این نوشته می‌توان با ماشین‌حساب هم به اعداد و ارقامی رسید. به گفتن مثال سال قبل معاون آموزشی وزارت بهداشت اظهار کرده سرانه هر دانشجوی پزشکی برای اغاز تحصیل یک میلیارد تومان است. اما آخر تحصیل پزشکان عدد همه شده متغیری دارد. این را می‌توان از حرف های‌های میرحامد خانی، مدیر کل حقوقی وزارت بهداشت در مردادماه همین امسال فهمید شد. جایی که او حرف های «دولت برای پرورش هر دانشجوی پزشکی بیشتر از ۲ میلیارد تومان از بیت‌المال و جیب مردم هزینه می‌کند.» اکنون با یک ضرب و تقسیم معمولی فهمید می‌شویم ترک طبابت پزشکان رقمی نزدیک به ۸۰ هزار میلیارد تومان (۸۰ همت) زیان به همراه دارد. این آمار را در حالی بخوانید که بودجه کل وزارت بهداشت و درمان نزدیک به ۴۰۰ همت است و همین دیروز هم به شکل معناداری علی جعفریان مشاور عالی و جانشین وزیر بهداشت با اشاره به کسری بودجه وزارت بهداشت او گفت: «یک کسری بودجه قابل توجهی در وزارت بهداشت وجود دارد و مطابق عددی که برآورد و اظهار شده است، نزدیک به ۸۰ همت است. »

دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی

اخبار اجتماعی

سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی – اخبار لحظه به لحظه از معتبرترین خبرگزاری های پارسی زبان در آفتاب شرق

اخبار ورزشی

فرهنگ وهنر

اخبار تکنولوژی

کسب وکار

Share This Article