به گزارش آفتاب شرق
صبح سرد ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ روی تپههای شنی «کیتی هاوک» در کارولینای شمالی، گروه کوچکی از مردان گرداگرد دستگاه مکانیکی سادهای ساختهشده از چوب و پارچه جمع شده بودند. آنها آمده بودند ناظر به ثمر رسیدن سالها تحقیق، آزمونوخطا، تلاش و ازخودگذشتگی ۲ مرد فروتن از شهر «دیتون» (اوهایو) باشند. آن روز، رؤیای پرواز برادران رایت به حقیقت پیوست و «اورویل رایت» بعد از ۱۲ ثانیه پرفرازونشیب به آسمان برخاست.
برادران رایت کیستند؟
«ویلبر رایت» سال ۱۸۶۷ و «اورویل رایت» سال ۱۸۷۱ متولد شد. به حرف های «دیوید مککولو»، زندگینامهنویس آنها، پدر مهربانشان، «میلتون»، اسقف کلیسا می بود. مادرشان، «سوزان»، آدمی خجالتی و مبتکر می بود و توانایی ساخت هرچیزی، بهاختصاصی اسباببازیهای سفارشی برای فرزندانش را داشت.
این خانواده ۵ فرزند داشت؛ ویلبر فرزند وسط می بود، اورویل برادر کوچکتر و «کاترین»، خواهر محبوب و الهامقسمت این ۲ برادر، فرزند آخر خانواده می بود. «دان دیوی» از دانشگاه رایت استیت میگوید: «کاترین سنگبنای آنها می بود. شنیدهام او را سومین برادر رایت معارفه میکنند.»
فرزندان رایت در محیطی پرورش یافتند که به حرف های اورویل «همیشه تشویق میشدند بهجستوجو علایقشان باشند و هر آنچه کنجکاوی را برمیانگیخت، بازدید کنند». به حرف های او، اگر در محیطی کمتر مشوق بزرگ شده بودند، «ممکن می بود کنجکاویشان قبل از این که به ثمر برسد، از بین برود». این پرورش، استقلال فکری و باور راسخ به توانمندیهای شخصی، بهاختصاصی درمورد ویلبر و اورویل مشهود می بود.
علاقه برادران رایت به پرواز با خرید هلیکوپتری ۵۰ سنتی توسط پدرشان اغاز شد
میلتون رایت که زیاد تر بهعلت موعظهها و تبلیغ کلیسا سفر میکرد، طبق معمولً برای فرزندانش اسباببازیهای کوچکی سوغات میآورد. سال ۱۸۷۸، او هلیکوپتر اسباببازی کوچکی برای پسرانش آورد. این مدل کوچک از چوب پنبه، بامبو و کاغذ ساخته شده می بود و با یک کش برای چرخاندن پرهها به کار میافتاد.
این مدل بر پایه طراحی «آلفونس پناود»، پیشگام هوانوردی فرانسوی، ساخته شده می بود. علاقه به این اسباببازی و مکانیک آن علتشد ویلبر و اورویل برای همیشه به هوانوردی و پرواز علاقهمند شوند.
مککولو در کتاب «برادران رایت» مینویسد:
«اولین معلم اورویل در مدرسه ابتدایی، «آیدا پالمر»، به یاد میآورد که او در کلاس با تکههای چوب سروکار داشت. هنگامی از او پرسیدند چه کار میکنی، او گفت دارد ماشینی میسازد که او و برادرش روزی با آن پرواز خواهند کرد.»
برادران رایت شخصیتهای زیاد متغیری داشتند

به حرف های مککولو، ویلبر پرجنبوجوشتر، اجتماعیتر، جدیتر و درسخوانتر می بود و هیچزمان چیزی را فراموش نمیکرد. او زیاد تر در دنیای خودش زندگی میکرد. در روبه رو، اورویل زیاد خجالتی می بود اما خوشمشربتر و با نگاهی روشنتر به زندگی.
برخلاف دیگر خواهر و برادرهایشان این ۲ برادر هیچ زمان به دانشگاه نرفتند. ویلبر در نوجوانی زیاد به ورزش علاقهمند می بود و برنامههایی نیز برای ورود به دانشگاه ییل داشت اما زمستان ۱۸۸۶ حادثهای مسیر زندگی او را تحول داد؛ در بازی هاکی، چوب یکی از بازیکنان به طور ویلبر برخورد کرد و او بهشدت صدمه دید.
بااینکه زیاد تر جراحاتش بهبود یافت، این حادثه ویلبر را افسرده کرد. او دیپلم خود را نگرفت، برنامههایش برای دانشگاه را رها کرد و به خانه برگشت. ویلبر زیاد تر این دوران را در خانه گذراند، کتاب میخواند و از مادر بیمارش که سال ۱۸۸۹ بهعلت ابتلا به سل درگذشت، مراقبت میکرد. اما اورویل از همان سالهای جوانی به کارهای فنی علاقهمند می بود.
تأسیس چاپخانه
بعد از فوت مادر، اورویل که تا این مدت دبیرستان را همه نکرده می بود، مدرسه را رها و برادرش را قانع کرد با هم چاپخانهای تأسیس کنند؛ این ۲ برادر سال ۱۸۸۹ هفتهنامهای با نام West Side News به راه انداختند. مقداری سپس، سال ۱۸۹۰، این هفتهنامه به روزنامه تبدیل شد که با نام The Evening Item به چاپ میرسید.
علاوهبراین، آنها نشریهای برای جامعه آفریقاییـآمریکاییهای دیتون به نام The Tattler انتشار میکردند که دوست شاعرشان، «پل لارنس دانبار»، آن را ویرایش میکرد. توانایی فنی برادران رایت از همان ابتدا در طراحی و ساخت دستگاههای چاپ باکیفیت که بهشدت موردتوجه دیگر چاپخانهها قرار گرفت، نمایان شد.
دوچرخهسازی
بین دهههای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰، دوچرخهسواری زیاد پرطرفدار می بود. سال ۱۸۹۲، برادران رایت مغازهای برای فروش و تعمیر دوچرخه به نام Wright Cycle Company تأسیس کردند. بهزودی این کسبوکار رونق گرفت و سال ۱۸۹۶، آنها اغاز به طراحی و ساخت دوچرخههایی خاص کردند.
برادران رایت با پشتیبانی توانایی و دانش فنی خود، دوچرخههایی ساختند که نهفقط از لحاظ کارایی، بلکه از نظر طراحی نیز نزدیک بودند. این دوچرخهها بهعلت منفعت گیری از مواد باکیفیت و فناوریهای نوین آن زمان، مورد دقت و استقبال قرار گرفتند. یکی از نوآوریهای آنها تشکیل نوعی دوچرخه با محور چرخهای روغنکاریشونده خودکار می بود.
کار ساخت دوچرخه علاوهبر این که منبع درآمد قابلتوجهی برای این ۲ برادر می بود، تواناییای مورد قیمت از طراحی و ساخت ماشینهای سبک و دقیق به آنها داد که درنهایت در طراحی هواپیما به کارشان آمد.
برادران رایت مجدد علاقه خود به پرواز را کشف کردند
سال ۱۸۹۶ نقطه عطفی برای خانواده رایت می بود. آن سال اورویل به تب حصبه مبتلا شد. ویلبر بهندرت از کنار او دور میشد و همزمان با مراقبت از برادر کوچکترش، گزارشهایی از کار «اوتو لیلینتال»، پیشگام بدشانس هوانوردی، مطالعه میکرد. اوتو لیلینتال مخترع و گلایدرساز آلمانیتبار می بود که سال ۱۸۹۶ در یکی از آزمایشهایش جان باخت.
بهزودی، ویلبر علاقه کودکی خود به پرواز را مجدد کشف کرد و با بهبودی اورویل، آنها اغاز به تحقیق درمورد گلایدرها و تئوری پرواز کردند. آنها با روش پرندهنگری نحوه پرواز پرندگان را مطالعه میکردند. اورویل بعدها او گفت:
«یادگرفتن راز پرواز از پرندگان همانند یادگرفتن راز جادو از شعبدهباز می بود.»
اغاز تحقیقات درمورد ساختار هواپیما: اختراع هواپیما
سال ۱۸۹۹، ویلبر نامههایی به مؤسسه تحقیقاتی اسمیتسونین و اداره هواشناسی نوشت تا اطلاعات و مشاورهای درمورد تئوریهای پرواز و هوانوردی به دست بیاورد؛ درنتیجه این مکاتبات این ۲ برادر با «اکتاو چانوت»، مهندس برجسته و یکی از معتبرترین کارشناسان هوانوردی، آشنا شدند. چانوت سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۵ به یکی از دوستان و مشاوران قابلمطمعن آنها تبدیل شد.
ازمایش ها اولیه در گلایدرسازی
اغاز قرن بیستم، این ۲ برادر پشت مغازه دوچرخهسازی پررونقشان، ساخت اولین گلایدرشان را اغاز کردند. دریافتند ۳ مشکل اساسی در ساخت هواپیما وجود دارد: تشکیل نیروی بالابری (لیفت) کافی، فراهم قوت موردنیاز برای حرکت و کنترل هواپیما میانه پرواز.
آن زمان، لیلینتال بالهایی ساخته می بود که میتوانست او را در حالت پرواز نگه دارد، سازندگان وسایل نقلیه موتوری نیز مشغول گسترش موتورهای احتراق داخلی سبکتر و نیرومندتر بودند. برادران رایت نتیجه گرفتند مشکل نهایی کنترل هواپیماست و کنترل کامل باید در دست خلبان باشد.
ویلبر و اورویل با مشاهده دستههای پرندگان، به این نتیجه رسیدند که پرندگان برای نگه داری اعتدال و کنترل پروازشان به بالهایشان زاویه خواهند داد و این روش را از پرندگان دیگر گروه پیروی میکنند. آنها مفهومی به نام «انحراف بال» را گسترش دادند که به خلبان اجازه میداد با تحول سختی در ۲ طرف بالها، هواپیما را هدایت کند.
برادران رایت اولین آزمایشهایشان را با کایت کوچکی در سال ۱۸۹۹ انجام دادند. آنها توانستند کایت را به میل خود به بالا و پایین و به چپ و راست حرکت دهند. این کار با پشتیبانی ۲ چوب که در دستان خلبان می بود، انجام میشد. بعد از پیروزی در این آزمایش، آنها تصمیم گرفتند گلایدرهایی با مقیاس بزرگ بسازند.
برادران رایت اولین گلایدر خود را سال ۱۹۰۰ ساختند و برای آزمایش آن، به پیشنهاد چانوت، به کیتی هاوک در کارولینای شمالی رفتند؛ جایی که بهعلت بادهای تند و شنهای نرم برای آزمایشهای پرواز مناسب می بود.

گلایدر اولیه برادران رایت برخلاف انتظار، نیروی بالابری مقداری تشکیل میکرد؛ به این علت، آنها بار دیگر نتایج لیلینتال و دیگر پیشگامان را بازدید کردند. تا این که سال ۱۹۰۱ گلایدری با سطح بال بزرگتر ساختند و بعد از ۵۰ تا ۱۰۰ پرواز موفق به طی مسافتی نزدیک به ۱۲۰ متر شدند؛ هرچند هم چنان مشکلاتی در کنترل هواپیما وجود داشت.
حل مشکلات بالابری و کنترل
پروازهای آزمایشی با گلایدرهای اولیه چندان پیروزیآمیز نبوده است. این پروازها یا بعد از طی مسافتی مختصر، به آخر میرسیدند یا گلایدرهای بدون سرنشین سقوط میکردند. برادران رایت دریافتند خطاهایی در دادههای تجربی که پیشگامان دیگر، ازجمله لیلینتال، انتشار کرده است، وجود دارد.
به این علت، ویلبر و اورویل تصمیم گرفتند با ساخت تونل باد، اطلاعات دقیقی درمورد حرکت بالهای مدلهای گوناگون در جریان هوا به دست آورند. نتایجی که از آزمایشهای تونل باد استخراج شد، قدم بزرگی در پیشبرد اهداف این ۲ برادر می بود.
نبوغ آنها بهاختصاصی در طراحی ابزارهای داخلی تونل باد که نیروهای وارده بر بالها را اندازهگیری میکرد، آشکار می بود. پاییز و زمستان ۱۹۰۱، برادران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ طراحی گوناگون بال را آزمایش کردند و راندمان نسبی آنها و تأثیر شکلها و طراحیهای گوناگون بال را بازدید کردند.
نتایج این آزمایشها علتشد برادران رایت کار روی سومین گلایدر بزرگ خود را اغاز کنند. این گلایدر پاییز ۱۹۰۲ در کمپ کیل دیوِل هیلز آزمایش شد و دقیقاً مطابق محاسبات آنها عمل کرد. این بار هر ۲ برادر در پرواز شراکت کردند و بین ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ پرواز انجام دادند و مسافتی تا نزدیک به ۱۸۹.۷۵ متر را پیمودند.
سیستم کنترلی نیز در خلال این پروازها بهبود یافت و سال ۱۹۰۳، آنها سیستم کنترلی خود با نام «ماشین پرنده» را برای ثبت پتنت اراعه کردند.
پرواز با نیروی موتور؛ هواپیمای برادران رایت
با حل مشکلات آیرودینامیکی و کنترل، برادران رایت کار روی طراحی و ساخت اولین ماشین موتوردار خود را اغاز کردند. آنها با پشتیبانی «چارلز تیلور»، مکانیکی که در مغازه دوچرخهسازی استخدام کرده بودند، موتور احتراق داخلی چهارسیلندر ساختند که از گازوئیل بهجای سوخت منفعت گیری میکرد. قوت این موتور ۱۲ اسببخار می بود.
درنهایت سال ۱۹۰۳، برادران رایت هواپیمای موتوردار خود با نام Wright Flyer I را ساختند و به کیتی هاوک رفتند تا اولین پرواز جهان را انجام بدهند. هنگامی هواپیما و شرایط آماده شد، ویلبر و اورویل بهسمت تپههای شنی رفتند، درحالیکه ۵ نفر از اهالی محلی آنجا با اضطراب نفسهایشان را در سینه حبس کرده بودند. به حرف های مککولو:
«دقیقاً ساعت ۱۰:۳۵، اورویل طناب نگهدارنده پرنده را آزاد کرد و هواپیما به جلو حرکت کرد اما بهعلت وزش شدید باد ناموافق، زیاد سریع نبوده است. ویلبر که دست چپش را روی بال قرار داده می بود، بهراحتی توانست همپای آن حرکت کند. در انتهای مسیر، هواپیما به هوا برخاست و دانیلز [یکی از اهالی کیتی هاوک] که تا آن زمان هیچ زمان با دوربین کار نکرده می بود، شاتر را سختی داد و یکی از تاریخیترین عکسهای قرن را گرفت.
به حرف های اورویل، مسیر پرواز زیاد ناپایدار می بود. پرنده بالا رفت، مجدد پایین آمد، سپس مجدد اوج گرفت، جهش کرد و همانند اسبی وحشی به زمین خورد. مسافت طیشده نزدیک به ۳۷ متر می بود. زمان کل پرواز تقریباً ۱۲ ثانیه می بود. از اورویل پرسیدند: «ترسیدی؟» او با لبخند او گفت: «ترسیدم؟ وقتی برای ترسیدن نبوده است.»»

بعد از این پرواز پیروزیآمیز، برادران رایت تا اکتبر ۱۹۰۵ آزمایشهایی انجام دادند که به بهبود هواپیمایشان منجر شد. تا آن زمان، آنها میتوانستند تا ۳۹ دقیقه در هوا بمانند و مانورهای پیچیده انجام بدهند. بعد از این پیروزیها، برادران تصمیم گرفتند پرواز را متوقف کنند تا از اختراع خود با ثبت پتنت محافظت کرده و قراردادی برای فروش آن امضا کنند.
باوجود ثبت رویدادی تاریخی، برادران رایت چندان تحسین نشدند
متأسفانه، این دستاورد تاریخی بهندرت در اخبار محلی یا ملی انعکاس یافت. فقط چند روز پیش از پرواز موفق برادران، دستگاه پروازی ۷۰ هزار دلاری «ساموئل پی. لنگلی»، دبیر مؤسسه اسمیتسونیان، در رودخانه سقوط کرده می بود. رسانهها ناکامی لنگلی را گسترده پوشش دادند اما اگر توجهی هم به پیروزی برادران رایت که از دقت رسانهها دوری میکردند، شده می بود، برای تمسخر می بود.
این دو برادر بدون هیچ هیاهوی رسانهای، به پروازهای حرفهای ادامه دادند. ویلبر دراینمورد او گفت:
«هنگامی میفهمی سپس از چند دقیقه اول، کل سازوکار کامل کار میکند. این حس بهقدری لذتقسمت است که توصیفش تقریباً غیرممکن است. هیچکس نمیتواند فهمیدن کند، مگر این که خودش آن را توانایی کرده باشد. این تحقق رؤیایی است که تعداد بسیاری از مردم درمورد شناور بودن در هوا داشتهاند. زیاد تر از هرچیز، این حس اسایش کامل است، همراه اضطراب که همه اعصاب را تا نهایت به کار میاندازد؛ اگر بتوانید این چنین ترکیبی را فکر کنید.»
درنهایت، دولتهای محلی و بینالمللی پیروزی برادران رایت را قبول کردند و دستگاه پرواز آنها بهگفتن اختراع ثبت شد.
رسیدن به شهرت
اگرچه دولت آمریکا بهخاطر ازدسترفتن اندوخته هنگفتی که برای آزمایشها لنگلی هزینه کرده می بود، علاقه چندانی به هواپیماهای رایت نشان نمیداد، فرانسه و بریتانیا به خرید این دستگاهها علاقهمند بودند.
سال ۱۹۰۷، ویلبر رایت در جلسهای خصوصی با گروهی از سیاستمداران و تاجران فرانسوی شرکت کرد و توانست دقت آنها را جلب کند. این چنین ویلبر در فرانسه با یکی از افسران ارتش آمریکا آشنا شد و همین ملاقات عرصه را برای جلسات بعدی با مقامات نظامی آمریکا فراهم کرد.
سال ۱۹۰۸، برادران رایت موفق شدند ۲ قرارداد مهم با دولتهای ایالات متحده و فرانسه امضا کنند. این قراردادها بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و دقت جهانی را به اختراع شگفتانگیز آنها جلب کرد. ویلبر در فرانسه مسئولیت پروازهای نمایشی را برعهده گرفت و اورویل به آمریکا برگشت تا آزمایشهای ارتش را انجام دهد.
اورویل ۳ سپتامبر، آزمایشهای ارتش را در ویرجینیا اغاز کرد اما متأسفانه، ۱۷ سپتامبر، ناکامی یک پروانه علتسقوط هواپیما شد که به مرگ سرنشین، ستوان «توماس ای. سلفریج» و صدمه جدی به اورویل منجر شد.
سال ۱۹۰۹، آزمایشهای ارتش با پیروزی به آخر رسید. یک ساعت پرواز با خلبان و یک مسافر انجام شد و شدت موردنیاز ۶۵ کیلومتردرساعت به دست آمد. به پشتیبانی این پیروزی، برادران رایت ۵ هزار دلار زیاد تر از مبلغ قرارداد اولیه دریافت کردند. این چنین رئیسجمهور «ویلیام هاوارد تفت» مدالهایی به آنها اهدا شد.
تأسیس شرکت رایت
سال ۱۹۰۹، «شرکت رایت» با ریاست ویلبر و وجود اورویل بهگفتن یکی از ۲ معاون رئیس، تأسیس شد. این شرکت یک کارخانه ساخت تجهیزات هواپیما در دیتون، یک میدان پرواز و مدرسه پرواز هافمن را ساخت. «هنری آرنولد» که بعدها فرمانده نیروهای هوایی ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم شد، یکی از دانشآموختگان این مدرسه می بود.
برادران رایت سال ۱۹۱۰ شرکت «نمایشهای رایت» را نیز تأسیس کردند که هدفش تشکیل تیمهای نمایشی برای کسب درآمد پایدار می بود. اورویل آموزش خلبانان برای تیم نمایش را اغاز کرد. این تیم اولین نمایش خود را ژوئن ۱۹۱۰ در ایندیاناپولیس، ایالات متحده برگزار کرد.
درگذشت ویلبر
سال ۱۹۱۲، ویلبر در ۴۵ سالگی، بعد از خوردن صدفهای فاسد در هتلی در بوستون، به حصبه دچار شد و درگذشت. پدرش، میلتون رایت، در دفتر خاطراتش نوشت:
«زندگی مختصر اما پربار؛ ذهنی پویا، آرامشی ناکامیناپذیر، مطمعن کامل به خود و تواضعی سرشار. او راه درست را بهوضوح میدید و با استقامت آن را جستوجو میکرد. او زندگی کرد و درگذشت.»
اورویل زندگی خود را وقف محافظت از میراث برادران کرد

۱۹۱۳، اورویل جایزه کولیر را برای تحقیق روی تثبیتکننده خودکار هواپیما دریافت کرد و در جنگ جهانی اول در جایگاه مهندس مشاور مشغول به کار می بود. او به شرکت «دیتون-رایت» در تشکیل مطرحهای هواپیمای خارجی و گسترش بمب هواپیمای بدون سرنشین پشتیبانی کرد.
اورویل تا ۱۹۱۵ به رهبری شرکت رایت در ادامه گفت سپس سهم خودش را به گروهی از اندوختهگذاران فروخت و باقی عمر را با صرف خانوادهاش و حفاظت از میراث خانواده رایت کرد. او ۳ دهه آخر عمر خود را در هیئتها و کمیتههای هوانوردی ازجمله کمیته رایزنی ملی هوانوردی (NACA) که پیشعرصهای برای ناسا می بود، خدمت کرد.
اورویل قسمت بسیاری از انرژی خود را صرف دفاع از جایگاه برادران رایت بهگفتن مخترعان هواپیما کرد. نزاع طویلزمان با مسئولان مؤسسه اسمیتسونین یکی از کشمکشهای قابلدقت در این نوشته می بود. پیش از جنگ جهانی اول، این مؤسسه ادعا کرد ساموئل لنگلی، اولین «ماشین با قابلیت پرواز» را ساخته و پیش از پیروزی برادران رایت در دسامبر ۱۹۰۳، با آن پرواز کرده است.
اورویل موفق نشد تا ۱۹۲۸ از این مؤسسه تکذیبیهای بگیرد؛ به همین علت هواپیمای بازسازیشده ۱۹۰۳ را به موزه علوم لندن قرض داد. او تا ۱۹۴۲ که اسمیتسونین عذرخواهی کرد، اجازه نداد هواپیما به ایالات متحده منتقل شود.
درنهایت، اورویل ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸ بعد از تحمل دومین دعوا قلبی درگذشت. او در کنار اعضای خانوادهاش در دایتون اوهایو به خاک سپرده شد.
احتمالا بهترین توصیف از برادران رایت همان کلماتی باشد که گروهی از دوستانشان برای معارفه هواپیمای ۱۹۰۳ در اسمیتسونین نوشتند:
«با تحقیق علمی اصیل، برادران رایت اصول پرواز انسان را کشف کردند. آنها بهگفتن مخترعان، سازندگان و پروازکنندگان هواپیما را گسترش دادند، به انسان آموختند که پرواز کند و عصر هوانوردی را اغاز کردند.»
خلاصه
برادران رایت، ویلبر و اورویل، ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ در کیتی هاوک، کارولینای شمالی، اولین پرواز موفق موتوری خود را انجام دادند که جهان را منقلب کرد. آنها با ساخت دوچرخه و دستگاههای چاپ، تواناییهای فنیشان را پرورش دادند تا سرانجام توانستند با ساخت گلایدرهایی نوآورانه، اصول کنترل پرواز را کشف کنند. بعد از از بین بردن چالشهای بزرگ آیرودینامیک و ساخت موتور، موفق شدند با اولین هواپیمای موتوردار خود به آسمان صعود کنند. ابتدا، دستاوردشان نادیده گرفته شد اما با تحسین بینالمللی و گشایش دروازههای تجارت هوایی نام آنها بهگفتن پیشگامان هوانوردی در تاریخ ماندگار شد.
سؤالات متداول
اولین هواپیمای برادران رایت که با موتور و قابلیت کنترل ساخته شد، سال ۱۹۰۳ تکمیل و آزمایش شد. این هواپیما فلایر ۱ نام داشت و اولین بار در کیتی هاوک، کارولینای شمالی به پرواز درآمد.
این هواپیما از موادی سبک و درعینحال مقاوم ساخته شده می بود. اسکلت مهم این هواپیما از چوب صنوبر می بود. بالها و دیگر تکههای بدنه با پارچه کتان پوشانده شدند و روی آنها لایهای از مواد مقاوم در برابر آب به کار رفته می بود. این چنین، سیمها و کابلهای فلزی برای اتصال و تحکیم ساختار به کار رفتند. موتور آن نیز از جنس آلومینیوم می بود تا وزن آن به حداقل برسد و قوت کافی برای پرواز هواپیما فراهم شود.
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی