به گزارش آفتاب شرق
در طول چند سال آخر جنگ جهانی دوم، نیروهای ژاپنی به علت کارزار تهاجمی و پرهزینه پرش از جزیره ای به جزیره دیگر که توسط نیروهای آمریکایی انجام می شد، ناکامی هایی پیاپی را توانایی کردند. با دیدن ناکامی قریبالوقوعشان در آینده ای نزدیک، ژاپن به راهی برای تحول مسیر جنگ نیاز داشت، و راهی برای انجام سریع آن، در نتیجه، این سرزمین به سمت سلاحی رفت که همانند هیچ چیزی نبوده است که جهان تا به آن زمان دیده می بود.
هر ناو هواپیمابر چند هواپیما را روی عرشه خود جای میدهد؟ قیاس بزرگترین ناوهای جهان
این ماشین جنگی که نیروی دریایی امپراتوری ژاپن گسترش داد چنان کشتی عجیبی شد که هنگامی نیروهای ایالات متحده و متحدانش سپس از تسلیم ژاپن به یکی از آنها نگاه کردند، حتی نمی دانستند که به چه چیزی نگاه می کنند یا مقصد نظامی این ماشین شگفت و غریب چیست. ناو هواپیمابر زیرآبی I-400، زیردریایی که تا زمان ظهور زیردریایی های با قابلیت حمل موشک بالستیک که در طول جنگ سرد داخل خدمت شدند، بزرگترین زیردریایی گسترش یافته جهان می بود، برای حمایتاز عملیات های مخفیانه اما مرگبار طراحی شده می بود.
این کشتی خود تا حدودی یک شگفتی مهندسی می بود، یقیناً با برخی ایرادات شدید که مانع از عملیاتی شدنش می شد، و گسترش آن زیاد طویل شد، به نحوی که نمی توانست اثری بر نتیجه جنگ داشته باشد. با این حال، خود این سلاح بهگفتن اولین ناو هواپیمابر در نوع خود طراحی شده می بود که میتوانست هواپیماهای ضربتی را از روی اقیانوس به پرواز درآورده و سپس به شدت به زیر آب برود تا از نگاه هر کشتی که تصمیم دعوا به آن را داشت، مخفی بماند.
در حالی که ایالات متحده پروژه مخفی خود را برای آخر دادن به جنگ داشت، پروژه منهتن که اولین تسلیحات هسته ای را گسترش داد، مقصد از گسترش ناو هواپیمابر زیرآبی I-400 این می بود که برگ برنده ژاپن در دریا باشد، اما خوشبختانه هیچ زمان به این پتانسیل نرسیده و هیچ زمان تأثیری بر جنگ جهانی دوم نداشت. بیایید نگاهی عمیق تر به داستان پیچیده، دلنشین و شگفت برنامه گسترش ناو هواپیمابر زیرآبی I-400 ساخت ژاپن بیندازیم.

داستان I-400 با یک دریاسالار ژاپنی بلافاصله بعد از بمباران پرل هاربر اغاز می شود
به ادعای Naval Historia، دریاسالار ژاپنی، ایسوروکو یاماموتو، فرمانده ناوگان ترکیبی ژاپن در اقیانوس آرام، مفهوم یک ناو هواپیمابر زیر آبی را مقداری بعد از دعوا به پرل هاربر جستوجو کرد. او معتقد می بود که بهترین راه برای دستیابی به یک پیروزی سریع علیه ایالات متحده این است که درگیری را مستقیماً به سرزمین مهم ایالات متحده برد، از طریق انجام بمباران های استراتژیک علیه شهرهای آمریکا در سراسر این سرزمین.
دریاسالار یاماموتو معتقد می بود که با منفعت گیری از یک ناو هواپیمابر زیرآبی که قادر به استقرار هواپیماهای ضربتی پرتاب از زیردریایی است، میتواند با بمبارانهای هوایی شهرهای غرب و شرق ایالات متحده، هم توانمندیهای صنعتی این سرزمین و هم روحیه آمریکایی ها را از بین ببرد. این ایده توسط دیگر فرماندهان ژاپنی نیز مورد تایید قرار گرفت، فرماندهانی که دریافته بودند اکثریت قریب به اتفاق تولیدات صنعتی آمریکا، و این چنین بیشترین قسمت از جمعیت آن، در امتداد سواحل اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام قرار دارند.

به منظور امکان سنجی این چنین پروژه بلندپروازانه ای، یاماموتو یک سروان و مهندس نیروی دریایی امپراتوری ژاپن به نام کامتو کوروشیما را مأمور کرد تا یک مطالعه امکان سنجی را در این مورد انجام دهد. یاماموتو بعداً نظر سروان خود را در ۱۳ ژانویه ۱۹۴۲ به مقر ناوگان امپراتوری اراعه کرد.
این مطرح بلندپروازانه الزام گسترش ۱۸ زیردریایی بزرگ می بود که هر یک از آنها دارای برد قابل توجهی بودند.
مطرح اراعه شده توسط یاماموتو الزام ساخت ناوگانی متشکل از ۱۸ زیردریایی می بود و او خواستار آن شد که هر کشتی بتواند سه سفر رفت و برگشت گوناگون از سرزمین مهم ژاپن تا ساحل غربی ایالات متحده را بدون سوخت گیری در هیچ نقطه ای از مسیر انجام دهد. او این چنین میخواست این کشتیها بتوانند به هر نقطه از زمین سفر کرده و بدون سوختگیری به ژاپن برگردند، خواست هایی که برنامه های او را برای منفعت گیری بالقوه از این کشتیها به منظور دعوا به اهدافی در خارج از ایالات متحده نشان می داد.
این شناورها این چنین باید توانایی جای دادن دستکم دو هواپیمای تهاجمی متفاوت را در آشیانه های خود می داشتند، هواپیماهایی که هر کدام باید حداقل به یک اژدر یا بمب ۸۰۰ کیلوگرمی تجهیزمی می بود. وقتی که ۱۷ مارس همان سال فرا رسید، برنامههای این زیردریایی ها تایید شده و ساخت کلاس I-400 در حال انجام می بود، اگرچه عملیاتی کردن این کشتیها برای انجام عملیات شوم مورد نظر یاماموتو زیاد طول میکشید. برای برآورده کردن این ویژگی های شگفت، کشتیهای I-400 باید بزرگترین زیردریاییهایی می بودند که تا آن زمان ساخته می شدند.

ساخت اولین زیردریایی کلاس I-400 در اسکله ای در کوره، شهری در جزیره هونشو ژاپن، جایی که قسمت قابل توجهی از کشتی سازی برای نیروی دریایی امپراتوری ژاپن صورت می گرفت، انجام شد. ساخت و ساز در ۱۸ ژانویه ۱۹۴۳ با اولین I-400 اغاز شد. چهار کشتی دیگر نیز به شرح زیر در برنامه ساخت قرار گرفتند:
کشتی | ماه اغاز ساخت |
I-401 | آوریل ۱۹۴۳ |
I-402 | اکتبر ۱۹۴۳ |
I-403 | سپتامبر ۱۹۴۳ |
I-404 | فوریه ۱۹۴۴ |
با این حال، تنها سه فروند اول از این کشتیها تکمیل شدند، و I-400 و I-401 در طول جنگ داخل سرویس شدند. با وجود تکمیل شدن تقریباً یک ماه قبل از آخر جنگ، I-402 هیچ زمان داخل خدمت نشد. تا وقتی که یاماموتو در آوریل ۱۹۴۳ درگذشت، نیروی دریایی ژاپن هم چنان به تلفات سنگین خود ادامه می داد و ایده این زیردریایی ها که قرار می بود به شکلی جادویی مسیر جنگ را با فناوری بی سابقه شان تحول دهند، زیاد دور از انتظار به نظر می رسید. در نتیجه، منبع های مالی و نیرویی این پروژه به پروژه های دیگر منتقل گردید.
در نتیجه چالشهای فزاینده نیروی دریایی ژاپن و منبع های محدودی که روز به روز محدودتر می شد، در اواخر بهار ۱۹۴۳ تصمیم به افت اندازه ناوگان کلاس زیردریایی I-400 گرفته شد و اندازه ناوگان از ۱۸ فروند به تنها ۹ فروند افت یافت. بعداً، این برنامه کوچکتر شده و تنها پنج فروند باقی ماند که در زمان آخر جنگ، یا ساخته شده، در حال خدمت بوده، یا در حال ساخت بودند، و نیروهای آمریکایی توانستند این برنامه زیردریایی عظیم و غیرمعمول را افشا کنند.

مشخصات کلی زیردریایی و قابلیت های هواپیمای ضربتی
با وجود این که زیردریاییهای I-400 هیچ زمان در ظرفیت قابل توجهی داخل خدمت نشدند، اما هم چنان کشتیهایی انقلابی بودند که محدودیتهای مهندسی دوران جنگ جهانی دوم را پشت سر گذاشتند. هر یک از این زیردریایی های عظیم بیشتر از ۱۱۹ متر طول داشته و بیشتر از ۵,۹۰۰ تن آب را جابجا می کردند. این کشتی ها از چهار موتور با قوت ۲,۲۵۰ اسب بخاری منفعت گیری می کردند که از قوی ترین موتورهایی بودند که تا به آن زمان داخل خدمت شده بودند. این موتورها به قدر کافی کارآمد بودند که به I-400 اجازه می دادند تنها با یک محموله سوخت بیشتر از یک باربه دور جهان بچرخند.

بدنه هواپیما قوت حمایتاز یک آشیانه استوانهای بزرگ را فراهم میکرد که در بالای زیردریایی نصب شده می بود، آشیانه ای که میتوانست سه بمبافکن شیرجه زن Aichi M6A Seiran را در خود جای دهد، هواپیماهایی آبی که به طور خاص برای این زیردریایی طراحی شده بودند. وقتی که این هواپیماها با حداکثر توانایی کار می کردند، می شد با یک منجنیق هوای فشرده تنها در عرض ۳۰ دقیقه آن ها را به پرواز درآورد که در نهایت وقتی نسبتاً طویل برای قرار گرفتن زیردریایی در سطح می بود. بعد از این زمان، I-400 می توانست مجدد به زیر آب رفته و در امان باشد.
خود زیردریاییها به طوری طراحی نشده بودند که بیدفاع باشند، چون به هشت لانچر استوانه ای اژدر و توپهای عرشه نوع ۹۶ برای دفاع ضد هوایی تجهیزبودند. آنها این چنین دارای یک توپ بزرگ روی عرشه و فناوری های ارتباطی پیشرفته از جمله رادار و سیستم های سونار بودند. این زیردریایی ها این چنین دارای سیستم های پوششی نسل بعدی بودند که به آنها اجازه می داد به شدت در آب شیرجه زده و از دید رادار دور شوند. با این حال، یکی از نقاط ضعف این زیردریایی این می بود که بدنه آن به جای جوشکاری، پرچ شده می بود، به این معنی که در صورت دعوا کشتیهای متفقین، به گمان زیادً نمیتوانست صدمه بسیاری را تحمل کند.
هواپیماها نیز قابلیت های چشمگیری داشته و برای مطابقت با مشخصات مورد خواست یاماموتو طراحی شده بودند. این هواپیماها بردی در نزدیک به ۹۹۸ کیلومتر داشته و میتوانستند به شدت تا شده تا در آشیانه هواپیمای تعبیه شده در زیردریایی I-400 قرار بگیرند. این هواپیماها را می شد با شناورهایی که به طور جداگانه ذخیره میشدند یا بدون شناور، در صورتی که از هواپیماها برای عملیات کامیکازه منفعت گیری می شد، به هوا پرتاب کرد.

در آخر، I-400 هیچ زمان واقعاً دستاورد بسیاری نداشت و مطمئناً به ابرناوی تبدیل نشد که ژاپن امیدش را داشت، اما طراحی جسورانه و ایدهای را نشان داد که ارتشهای دیگر مطمئناً در سالهای بعد از آخر جنگ جهانی دوم به آن ها دقت کردند. با این حال، پیشرفت در برد هواپیما و ظهور موشک های کروز دوربرد اساساً ناو هواپیمابر زیر آبق را منسوخ می کرد.
ناو هواپیمابر جرالد آر فورد، گرانقیمت ترین کشتی جنگی تاریخ بالاخره تکمیل شد + ویدیو
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی