جمعه, اردیبهشت ۱۹, ۱۴۰۴

ناگفته‌هایی از زندگی گلر شگفت فوتبال ایران_آفتاب شرق

مریم یزدانی
10 Min Read


به گزارش آفتاب شرق

به گزارش “افتاب شرق”، در سالیان تازه دروازه‌بان‌های بسیاری به فوتبال ایران معارفه شدند اما کمتر فردی در بین آنها وجود داشت که بتواند به تیم‌های بزرگ راه اشکار کند و هر کجا که باشد بهترین کارکرد ممکن خود را نشان دهد. اگر چاشنی غیرت و تعصب به تیم محبوبش را هم به این مقدمه ضمیمه کنیم سریعتر فهمید می‌شوید که سخن بگویید از حامد لک است. دروازه‌بانی که در ظاهر تلاش کرد با پوشیدن پیراهن و دستکش قرمز پرسپولیسی بودنش را نشان دهد و با درخشش همیشگی روبه رو این تیم تلاش کرد تا علاقه باطنی خود به قرمزها را به رخ همه بکشد. آخرین درخشش او روبه رو پرسپولیس به لحظات پایانی مصاف هفته سیزدهم فصل جاری برمی‌گردد. جایی که پرسپولیس سراپا دعوا برای جبران یک گل عقب افتاده تلاش می‌کرد و تا یک قدمی گلزنی هم رفت اما یک سیو دیدنی از حامد لک نه تنها آن زمان را گرفت بلکه عرصه‌ساز سومین گل مس به پرسپولیس هم شد تا اینگونه شکستی سنگین به قرمزها تحمیل شود.

با او که توانست جایزه بهترین سیو نیم فصل اول را از آن خود کند او گفت‌وگوی مفصلی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

* احتمالا برای برخی رفتارهای تندت در زمین فوتبال برای همه این ذهنیت به وجود بیاید که حامد لک تند اخلاق است، در حالی که واقعا اینطور نیست. علت پرخاش‌هایت درون زمین چیست؟

یک‌سری اتفاقات در فوتبال طبیعی و متعلق به همان بازی است و اینطور نیست که با فردی مشکل داشته باشم. یعنی امکان پذیر من در فوتبال با بهترین دوستم که روبروی هم بازی می‌کنیم، دچار شوم و دعوا کنم چون نتیجه گرفتن تیمم برایم مهم است ولی سپس بازی همه چیز را فراموش کنیم و برویم با هم قهوه بخوریم. این چنین چیزی واقعا پیش آمده و من در بازی با ذوب آهن با بهترین رفیق چندین ساله خودم دعوایمان شد.

* کدام بازیکن؟

با وحید محمدزاده که در یک صحنه دعوایمان گرفت و هر دو نفرمان هم اخراج شدیم. همان داخل ورزشگاه به او مطلب دادم و نوشتم “داداش سوءتفاهم شد، چون من بهت فحش دادم ولی همچین فحشی که فکر می‌کنی ندادم.” برای همین بین ما سوءتفاهم شده می بود که به او گفتم ما ۱۷ سال است رفاقت داریم و از قبل حضورمان در لیگ برتر با هم دوست هستیم و هیچ زمان خطاب به تو بی‌ادبی نمی‌کنم. منظورم این است که در آن لحظه برای تیمم تلاش می‌کردم و با اهمیت ترین چیز برای من گرفتن نتیجه می بود. آنجا بازیکن فولاد بودم و آن بازی را یک هیچ جلو بودیم. دقیقه ۹۰ جفتمان اخراج شدیم اما در نهایت ما توانستیم بازی را ببریم.

* انگار تو دو شخصیت جدا گانه داری که یکی را در زمین فوتبال داری و یک شخصیت متفاوت هم بیرون زمین فوتبال داری.

آن چیزی که میانه بازی از من می‌بینید فقط مخصوص همان داخل زمین است. این که بخواهیم فوتبال را به جنگ تشبیه کنیم نادرست است. فوتبال ورزشی است که مزد زحماتت را می‌گیری و در کلمه باید برایش بجنگی. امکان پذیر من با مربی حریف دچار او گفت و گو و دعوا بشوم اما هر چه هست برای همان نود دقیقه است و احتمالا سال سپس همان مربی مرا بخواهد که با هم کار کنیم. طبق معمول هم اینطور است که هنگامی با من بیرون از فضای مسابقه برخورد دارند و نوع برخوردم را می‌بینند، نحوه فکر و قضاوتشان نسبت به من عوض می‌شود. زیاد‌ها در این فوتبال می باشند که اسمشان انچه در رفته که حاشیه دارند و پرخاشگرند در حالی که آنها از زیاد افرادی که ادای آدم‌های مثبت و موجه را درمی‌آورند زیاد بهترند.

سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی – اخبار لحظه به لحظه از معتبرترین خبرگزاری های پارسی زبان در آفتاب شرق

* سخت نیست که ساعت ۷ صبح بیدار می‌شوی و به تمرین می‌روی؟

زندگی فوتبالی من به دو قسمت تقسیم می‌شود. قسمت اول از سال ۸۷ تا سال ۹۵ را شامل می‌شود و از سال ۹۵ تا الان. این بدان معنی نیست که ۷ سال اول شرایطم خوب نبوده، ولی انچه که باید هم نبوده. تمرینات اضافه را از اول فوتبالم هم داشتم ولی در یک بازه وقتی که بیرون تهران بودم نمی‌شد مربی دروازه‌بانی داشته باشم. عمو حجت شاه‌نباتی که به نظرم با اختلاف بهترین مربی گلر کل ادوار فوتبال ایران است زیاد به من پشتیبانی کرد. از سال ۹۵ به سپس سبک زندگی خودم را به طور کامل تحول دادم و هر روز صبح سریع به تمرین می‌رفتم. در بازه‌ای تا این مدت مهدی رحمتی بازی می‌کرد و تمرین صبح را همدیگر می‌رفتیم. فوتبال مهدی که همه شد من هم چنان به آن راه ادامه دادم. هفت صبح می‌روم و تمریناتی که نیازمند هر دروازه‌بانی است که برای شدت انفجار، شدت پا و جابجایی و اعتدال و… را زیر نظر سامان اسکندری انجام می‌دهم.

* فقط دو سال در پرسپولیس بودی، اما قبل و سپس آن همیشه تعصبت به این تیم را نشان دادی.

همیشه زیاد دوست داشتم به پرسپولیس بیایم و درمورد‌اش سخن بگویید می‌کردم. در اکثر بازی‌ها پیراهن قرمز و دستکش قرمز می‌پوشیدم. این کار را زیاد تر هنگامی انجام می‌دادم که برای مثال قرار می بود سه بازی سپس با پرسپولیس بازی کنیم. یقیناً که هر بار جلوی استقلال هم این کار را می‌کردم. با این حال به جرئت می‌توانم بگویم صددرصد بازی‌هایم جلوی پرسپولیس را خوب بازی کردم و همیشه آنها را اذیت کردم. درستش هم همین است که هنگامی من برای تیمی دیگر بازی می‌کنم و پیراهنش را پوشیده‌ام و پولم را از آنجا می‌گیرم باید صدِ خودم را هم برایش بگذارم.

* هفته سیزدهم که پرسپولیس را بردید، هواداران در روبه رو تو دو دوسته شدند.

بله، سپس از بازی هواداران پرسپولیس دو قسمت بودند. یک گروه بی‌احترامی می‌کردند و یک گروه هم از من سپاس می‌کردند و می‌انها گفتند دمت گرم که در مکتب پرسپولیس حرکت کردی و همه توانت را در بازی گذاشتی و نشان دادی پرسپولیسی هستی.

* بعد در کل همیشه از این زاویه به فوتبال نگاه می‌کنی؟

فوتبال بالاخره همه می‌شود. شما به گفتن فوتبالیست در کنار مردم زندگی می‌کنی و هر روز با آنها معاشرت داری بعد بهتر است که از خودت اسم خوب به جای بگذاری تا این که با ذهنیت منفی به یاد آورده شوی. این که درمورد برخی بازیکنان سخن بگویید تبانی و امثال آن وجود دارد را واقعا قبول ندارم چون بازیکن می‌خواهد که همیشه خوب باشد تا به تیم‌های بزرگ برود و روز به روز بهتر شود تا هم بتواند جایگاه خوبی بین طرفداران اشکار کند و هم قراردادش را بهتر کند و در کار او پیشرفت کند.

* با این کلمات اولین چیزی که به ذهنت می‌رسد را بگو:

– پرسپولیس

به نظر من هیچ کلمه‌ای نمی‌تواند انچه که با لیاقت است پرسپولیس را توصیف کند. فکر می‌کنم بازیکنانی که پرسپولیس یا هر تیم فرد دیگر را دوست دارند و به آن می‌رسند باید زیاد برای ماندن در آن تیم تلاش کنند و بهترینِ خودشان باشند چون هنگامی جدا شوند حس غریب و ناراحتی بسیاری در وجودشان می‌ماند. امیدوارم همه بازیکنان به عشق فوتبالی خودشان برسند و این زیاد دلنشین است.

– حامد لک

نابغه. لقب “هشت پا” را هم دوست دارم. هنگامی گزارشگر این کلمه را برایم به کار برد دلنشین می بود و فکر کنم اولین لقبی می بود که به من داده شد.

– شماره ۸۱

هشت بار شماره یک. یعنی به اندازه هشت دروازه‌بان قوت داری.

* فکر می‌کنی آنقدر جنجال داری که فردی با بردن اسم تو بخواهد دیده شود؟

من خودم را در جایگاهی نمی‌بینم که بگویم بقیه می‌خواهند با بردن اسم من دیده شوند. در رابطه با بی‌محابا بودن باید بگویم که فوتبال، ورزشی است که در آن باید بجنگی. از بچگی این را یاد گرفتیم که حق دادنی نیست و گرفتنی است و فوتبال هم دقیقا به همین شکل است.

 


دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی

اخبار اجتماعی

اخبار ورزشی

فرهنگ وهنر

اخبار تکنولوژی

کسب وکار

منبع:https://www.namehnews.com/fa/tiny/news-741676

Share This Article