به گزارش آفتاب شرق
برخی از پژوهشگران باور دارند که نمیتوان چارچوب اشکار و راحتی برای افسردگی نوجوانی تعیین کرد چون افسردگی دوره نوجوانی عموماً تعدادی از علائم اختلالات دیگر را نیز با خود به همراه دارد. اما به طورکلی، افسردگی شامل علائم گوناگونی است که با اهمیت ترین آنها افت تمرکز و دقت، افت عزت نفس و مطمعن به نفس، غمگینی، حس ناکامی در رابطه زندگی، آشفتگی در خواب، اشتها، تمرکز و انرژی، افت علاقه یا لذت نسبت به همۀ فعالیتهای روزمره و یا زیاد تر آنها، دیدگاه بدبینانه نسبت به آینده، حس بیارزشی یا گناه بیمورد، افکار مکرر مرگ یا گرایش به خودکشی است.
برخی از علائم خاص افسردگی نوجوانی نیز عبارت از ضعف در تواناییهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و سطوح بالای اضطراب ناشی از دیگر منبع های استرسزا، عدم تمایل حتی برای شرکت در فعالیتهای خوشایند، ابراز مشکلات و نارساییهای تحصیلی، روبه رو شدن با اتفاقات تنشزا به طور مکرر، اختلالات حرکت و سلوکی و اختلالات تغذیهای به اختصاصی در دختران نوجوان، گرایش به برخی ناهنجاریهای اجتماعی و بعضاً منفعت گیری از سیگار و… و فکر کردن در رابطه خودکشی است.
بین علائم افسردگی بزرگسالی و افسردگی در دوره نوجوانی شباهت بسیاری وجود دارد. بر پایه آخرین معیار راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی انجمن روان پزشکی آمریکا، افسردگی اساسی دوره نوجوانی حداقل پنج نشانه از نشانههای زیر را شامل میشود:
- خُلق افسرده یا خُلق تحریکپذیر در زیاد تر اوقات روز
- افت قابل دقت در علاقه نسبت به کلیه فعالیتها، حتی فعالیتهای خوشایند و لذتقسمت
- افزایش یا افت در اشتها نسبت به غذا
- تحول در وزن و در مواردی ناتوانی در به دست آوردن وزن اضافی ملزوم برای سلامتی
- کمخوابی یا پرخوابی
- آشفتگی و کندی روانی – حرکتی
- خستگی، کوفتگی، بیرمقی و حس افت انرژی حیاتی
- حس گناه افراطی، حس بیارزشی و بیکفایتی
- افت توانایی در فکر کردن، از دست دادن تمرکز و ناتوانی در تصمیمگیریها
- تشدید افکار مربوط به مرگ و خودکشی و یا مطرحهایی برای آن
یقیناً فرای افسردگی نوجوانی، برخی از نوجوانان نیز دچار افسردگی جزئی و برخی نیز دچار افسردگی اساسی خواهد شد. افسردگی جزئی وقتی رخ میدهد که افسردگی بر خُلق فرد غالب است، اما همه جنبههای زندگی او را در برنمیگیرد، در حالیکه افسردگی اساسی نوجوانی و بزرگسالی در حدی است که همه جنبههای زندگی فرد را در بر میگیرد.
راهکارهای مقابله با افسردگی در نوجوانان
افسردگی در نوجوانان زیاد تر غیرقابل تشخیص و درمان است و بعضی اوقات خود را پشت بیماریهای سخت روحی-روانی نهان میکند. به طور معمول افسردگی خود را در قالب رفتارهای پردردسر، اضطراب، فوبیا (هراسهای مرضی) پرخاشگری، تحریکپذیری، آشفتگی، خشمگینی، بد خلقی، زودرنجی و کم شدن تحصیلی مشخص می کند.
نوجوانانی که دارای مشکلات یادگیری، اختلال کمبود، اختلال بیشفعالی، اختلال سلوک و نشانگان آسپرگر می باشند، زیاد تر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. از طرفی دیگر برخی بیماریها میتوانند با افسردگی همراه باشند و یا نشانههایی داشته باشند که علتاختلال در تشخیص افسردگی شود.
نقش والدین در مقابله با افسردگی نوجوانان
در این راستا، متخصصان به والدینی که نوجوانان افسرده دارند، راهکارهای زیر را نظر میکنند:
- تعلق وقتی مجزا به فرزندان: طراحی فعالیتها و وقتی برای گپ زدن با نوجوان
- برقراری ربط مداوم با نوجوان: تلاش برای برقراری ربط در عرصههایی همانند فوتبال، سریالهای تلویزیونی، مد و امثال آن
- گوش کردن فعال: فهمیدن نوجوان، عدم مداخله، عدم نصیحت و عدم انتقاد.
- تشویق قدمهای کوچک نوجوان در جهت مثبت: تشویق نوجوان به طوری که بتوان جهت افزایش عزت نفس او شد، همانند تمجید کردن از تلاش نوجوان در مدرسه، تعریف و سپاس از نوجوان در انجام امور روزمره، تعریف کردن از ظاهر و پوشش نوجوان
روبرو شدن با تعارض: نوجوانان افسرده همانند نوجوانان عادی نیاز به والدینی دارند که در قالب حمایتو تشویق با انعطاف و اعتدال به آنان نزدیک شوند.
والدین برای حل تعارض میتوانند اصول زیر را به کار گیرند:
- تشکیل وقفه: تشکیل وقفه یعنی والدین در زمان برخورد با تعارض و گستاخی نوجوانان نفسی عمیق بکشند، خونسردی خود را نگه داری کنند و از موقعیت کنارهگیری کنند.
- گوش دادن فعالانه: گوش دادن فعالانه به معنی این است که والدین برای فهمیدن و فهمیدن نظرگاههای نوجوانان خود زمان بگذارند و واکنشی در روبه رو اخلاق تحریکپذیر آنان نشان ندهند.
- گفتن قاطعانه دیدگاه خود: گفتن قاطعانه دیدگاه خود به معنی این است که والدین مقتدر با دیدن مشکل از گفتگو با فرزندشان اجتناب نکنند و قاطعانه به گفتن نقطه نظراتشان بپردازند.
- مذاکره و نظر چند راه: نوجوانان افسرده طبق معمولً در تصمیمگیریها مشکل دارند، از این رو باید والدین بجای تحمیل قوانین و محدودیتها، با آنان به گفتگو و مذاکره بپردازند. واگذاری انتخاب و نتیجهگیری منطقی به نوجوانان، علاوه بـر آمــوزش مسئولیت و چگونگی برقراری رابطه به نگه داری رابطه والدین با نوجوانان پشتیبانی میکند.
- خود را سرحال نگه داشتن و مواظب خود بودن: اولین قدم برای پشتیبانی به فرزند افسرده پشتیبانی والدین به خودشان است، برای کسب نیروی مجدد این فعالیتها مناسب می باشند. خوردن غذای مناسب، ورزش کردن، تعلق دادن وقتی به خود در خارج از خانه، ملاقات با یک دوست، سرگرم کردن خود در اوقات فراغت
- دریافت پشتیبانیهای زیاد تر: عضویت در گروهها و تشکلهای حمایتی
پشتیبانی به دیگر فرزندان خانواده برای کنار آمدن با شرایط: در خانوادهها وجود نوجوانی افسرده که همه دقتها را به خود جلب میکند، سختی بسیاری را به دیگر اعضای خانواده تحمیل میکند. این کار امکان پذیر جهت حس نادیده گرفته شدن و رنجش فرزندان دیگر شود. برای مقابله با این حس راهکارهای زیر میتوانند مؤثر باشند:
توضیح دادن: والدین باید شرایط فرزند افسرده را برای دیگر فرزندان توضیح دهند و از آنان تقاضای صبوری و پشتیبانی کنند. از طرفی دیگر باید به آنان اجازه ابراز خشم و خشمگینی خود را نسبت به فرد افسرده بدهند. گوش دادن فعال والدین و دقت مثبت آنان نیز میتواند اثربخش باشد.
پیگیری فعالیتهای اعضای خانواده: با افسردگی یکی از اعضای خانواده امکان پذیر این چنین به نظر برسد که زندگی دیگر اعضای خانواده متوقف شده است. از این رو باید علایق فرزندان دیگر نیز مد نظر گرفته شود و تعطیلات خانوادگی و جشنها همانند قبل برنامهریزی شوند. علاوه بر این، جهت دریافت پشتیبانیهای اعضای دیگر خانواده همانند پدر، مادر، خواهر و برادر باید نوشته افسردگی را با همه خانواده در بین گذاشت.
از مسئولیت مشکلات خانواده برآمدن: خانوادهها بسته به بافت خانوادگی، در عرصه مشکل افسردگی نوجوان خود حرکت متغیری از خود نشان خواهند داد و به راه حلهای گوناگونی به حل این مشکل میپردازند. در خانوادههای سالم افراد وجود مشکلات را تکذیب نمیکنند و آگاهانه به او گفت و گو در رابطه آنها و برداشتن قدمهایی در جهت حل آنها تلاش میکنند. در خانوادههای ناسالم مشکلات دائماً تکذیب خواهد شد، افراد در زمینۀ آن صحبتی نمیکنند و در نهایت موفق به حل آن نمیشوند.
علاوه بر والدین، مدرسه و معلمان نیز نقش مؤثری در مقابله با افسردگی نوجوانان دارند. در این راستا متخصصان راهکارهای گوناگونی را به مدارس نظر میکنند که تشکیل محیط مثبت برای یادگیری، احترام به احساسات دانشآموزان و برخورد همدلانه، پشتیبانی به بهبود حرکت آموزش مهارتهای اجتماعی، آموزش مسئولیت به دانش آموزان و همکاری با والدین و متخصصان از این جمله می باشند.
در هر صورت باید در عرصه درمان افسردگی نوجوانان، فارغ از علت آن سریعتر عمل کرد؛ چراکه یکی از پیامدهای آن که انزوای فرد و دوری از اجتماع است، امکان پذیر عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. علاوه بر راهکارهای گفتن شده، ارتباطات سالم و بهینه نوجوانان با خانواده، منفعت گیری از روشهای فرزندپروری مناسب، اهمیت دادن به ارتباطات غیرکلامی و افزایش هوش اضطراب در فرزندان نیز میتوانند در پیشگیری و درمان افسردگی و دیگر اختلالات شناختی و رفتاری مؤثر باشند/ در این راستا نیز آموزش به والدین و معلمین و آگاه کردن آنان از فرآیند رشد جسمانی، شناختی اضطراب و اجتماعی نوجوانان، آموزش گوش دادن فعالانه و توانایی ابراز وجود و برنامهریزی برای فعالیتهای لذت قسمت و ورزش میتوانند نقش عمدهای در پیشگیری و مقابله با افسردگی نوجوانان داشته باشند.
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی