به گزارش آفتاب شرق
متالیکا آهنگهای فراموشنشدنی بسیاری دارد که تاثییر آنها بر ژانر متال غیرقابل محاسبه است. آهنگهای این گروه متال میتواند از ترش متال مختصر و ساده تا اینسترومنتالهای بلند لایهای تا تصنیفهای قوی احساسی تا کانتری متفاوت باشد. همانند همه هنرمندان برجسته، تاثییر متالیکا بر دنیای موسیقی از چند جهت میآید و این سلیقه التقاطی در موسیقی آنها را بالاتر از آهنگهای متال معمولی قرار میدهد. هنگامی آهنگهای بسیار بسیاری برای انتخاب وجود داشته باشد، تهیه لیستی از بهترینها میتواند مقداری چالشبرانگیز باشد. آهنگهای بسیاری وجود دارند که به دلایل درستی معروف بوده و آهنگهای فرد دیگر می باشند که خوب می باشند اما در سطح بقیه نیستند. برای مثال، این که Enter Sandman محبوبترین آهنگ گروه متالیکاست، آن را به بهترین آهنگ آنها تبدیل نمیکند. در هر صورت، در ادامه این نوشته تصمیم داریم شما را با ۱۰ آهنگ برتر گروه متالیکا آشنا کنیم.
بهترین آهنگهای گروه متالیکا
- ۱۰- The Four Horsemen
- ۹- For Whom the Bell Tolls
- ۸- Disposable Heroes
- ۷- Creeping Death
- ۶- Nothing Else Matters
- ۵- The Unforgiven
- ۴- Welcome Home (Sanitarium)
- ۳- Fade to Black
- ۲- One
- ۱- Master of Puppets
۱۰- The Four Horsemen
آلبوم: Kill ‘Em All (۱۹۸۳)
بر پایه چهار سوار آخرالزمان در کتاب مکاشفه، ترانه The Four Horsemen حاوی بیتی است که ریتمی تا حدودی پرانرژی دارد. صدای زیر جیمز هتفیلد مخصوص سالهای اول فعالیت گروه است و در اینجا زیاد خوب کار می کنند. همخوانیها در این آهنگ زیاد نیست، که فضای بیشتری را برای نمایش خاطره انگیز هتفیلد از سوارکارانی که «دارن نزدیک میشن، روی اسب های چرمی می تازن» فراهم می سازد.
یک قسمت دقیقه ای وجود دارد که تا حدودی از بقیه آهنگ فاصله می گیرد، اما قسمت فردی که در ادامه این یک دقیقه می آید قیمت انتظار را دارد. این چنین این آهنگ دارای یک گیتار بعد عرصه مالیخولیایی است، در حالی که گیتار فرد دیگر روی آن مینوازد به طوری که به طور اقناع کننده ای از زمان برای بالا بردن شدت منفعت گیری می کند. یکی از چیزهایی که در رابطه متالیکا این است که آنها برای لحظات اوج خود عجله ای ندارند، به جای آن تصمیم دارند آرام آرام به آن نقطه برسند تا مخاطب خود را به شوق آورده و با فضای آن هماهنگ سازند. تک نوازی فرد دیگر هم در آهنگ چهار سوارکار هست که لحن آن زیاد تر با متن ترانه همخوانی دارد که بهترین روش ممکن برای به آخر رساندن این آهنگ است.

۹- For Whom the Bell Tolls
آلبوم: Ride the Lightning (۱۹۸۴)
بر پایه اوج یکی از مشهورترین رمانهای ارنست همینگوی (که گفتن آن به نوبه خود بر پایه شعر معروف جان دان انتخاب شده است)، ترانه For Whom the Bell Tolls با اغاز با صدای دلخراش یک زنگ، به نام خود وفادار میماند. اشعار به طور موثری فضای جنگ را با جملاتی همانند «در حالی که به سمت افق می تازند، صدای شلیک تفنگهایشان به گوش می رسد» و «پنج نفر تا این مدت زنده اند و در خون خود غلت می زنند» آماده می کند. همانند همه بهترین آهنگ های متالیکا، مقدمه این آهنگ، قبل از اغاز آواز کاملاً شما را جذب می کند.
این آهنگ مقداری ریتم آهستهتر و ضربهزنندهتری دارد که توسط درام باس و ضرب قوی تحکیم می شود. این یک ریتم غیرمعمول برای گروه متالیکاست (در معنی مثبت)، و به اندازه دیگر آهنگ های گروه سنگین است. ناله های دور گیتار الکتریک در بعد عرصه در اغاز محو شدن آهنگ، این ترانه کلاسیک آلبوم دوم گروه را به شکلی بی نقص به آخر می رساند.

۸- Disposable Heroes
آلبوم: Master of Puppets (۱۹۸۶)
هنگامی اکثر طرفداران به آلبوم Master of Puppets فکر می کنند، عمدتاً آهنگ همنام آن را به یاد می آورند. اما یک آهنگ حماسی ۸ دقیقه ای دیگر وجود دارد که تقریباً به همان اندازه دقت ما را می طلبد: آهنگ ترشر ضد جنگ به نام Disposable Heroes. این گفتن به تنهایی آنچه را که باید در این اشعار انتظار داشت، خلاصه میکند، که ردپای شاهکارهای متال قبلی همانند War Pigs از Black Sabbath را جستوجو میکنند، اما خشم را چند درجه افزایش میدهد.
آهنگ به شدت اغاز می شود و هیچ زمان از این شدت دست نمی کشد. با این حال تا این مدت هم با دقت باورنکردنی به هنر و شعری که انگار فریادی از دل قبرستان است، به خوبی فضا را برای خود فراهم می کند. تنش نمایش داده شده در اینجا چیزی است که فقط آهنگ هایی در کلاس Master of Puppets می توانند با آن رقابت کنند، و اشعار آن نیز برخی از بهترین اشعار متالیکاست (همانند تکرار Back to the front). پیچیدگی شگفتانگیز این آهنگ هیچ مانعی برای خشم دیوانهوار آن تشکیل نمیکند، که قهرمانان یکبار مصرف را به یکی از جواهرات دستکمگرفتهشده در کارنامه گروه متالیکا تبدیل می نماید.

۷- Creeping Death
آلبوم: Ride the Lightning (۱۹۸۴)
آهنگ فرد دیگر که به شدت شما را جذف خود می کند، Creeping Death است که یکی از الزامیترین ریفهای متالیکا را در خود دارد. این آهنگ بر پایه بلایای مصر، به اختصاصی مرگ پسران اول مصریان، ساخته شده و گروه این داستان خروج را با سبعیتی ترسناک روایت می کند. چند دقیقه اول آنقدر نفس گیر و بیرحمانه است که قسمت مختصر و مقداری کندتر آن (که در آن صدای مردم را میشنویم که در بعدعرصه «بمیر!» را فریاد می زنند) به اندازه بقیه مسیر تکان دهنده است. جای شگفتی نیست که گروه متالیکا در اجراهای زنده تمایل دارد که این قسمت از آهنگ را طویل تر کند.
آهنگ مرگ خزنده در کنار تکنوازی قوی کرک همت و پایانی که چیزهای فرد دیگر را به آنچه در ابتدا نواخته شد اضافه میکند، کمتر از یکی از بهترین آهنگ های ترش متال تاریخ موسیقی نیست. این تنها آهنگی نیست که گروه بر پایه کتاب مقدس ساخته است، اما می تواند قوی ترین آن باشد.

۶- Nothing Else Matters
آلبوم: Metallica/The Black Album (۱۹۹۱)
هنگامی که مردم دچار غم و اندوه می باشند، طبق معمولً اکثر آن ها به سراغ یکی از بهترین گروه های هوی متال نمی روال. اما حقیقت این است که می توانند این کار را بکنند، چون تصنیف «هیچ چیز فرد دیگر مهم نیست» یکی از احساسی ترین و دلنشین ترین ترانه های این ژانر است. مقدمه آهنگ به تنهایی بهترین گواه بر این نوشته است که متالیکا به اندازه آهنگ های تند، توانایی مدیریت بی نقص آهنگ های کندتر را نیز دارد. متن ترانه با انتخاب گیتاری دوست داشتنی و اجرای نرم هتفیلد انجام میشود که در همخوانی ها به وضوح خشن تر می شود.
تنظیمهای ارکسترال به اندازهای می باشند که آهنگ به مقدار کافی بالا ببرند، و سولو هتفیلد نیز اوج بی نقصی برای آهنگ است. سر التون جان نیز ترانه Nothing Else Matters را دوست داشته و آن را یکی از بهترین آهنگهای همه دوران نامیده است، و همکاری او با مایلی سایرس در کاور او بر این ترانه، ادای احترامی زیاد مناسب بر این آهنگ اورجینال کلاسیک است.

۵- The Unforgiven
آلبوم: Metallica/The Black Album (۱۹۹۱)
آهنگی که آنقدر خوب می بود که متالیکا دو دنباله از آن نیز ساخت: The Unforgiven. آن صدای بوق همراه با رول درام، شروعی غیرعادی اما دلنشین برای این تصنیف قوی است که با یک قسمت الکتریکی ساده ای که روی گیتار آکوستیک نواخته می شود، مقدمه ای عالی را فراهم می سازد. در حالی که داخل تکه مهم آهنگ می شویم، شعر سنگین ترانه، با همخوانی زیاد سبک تر در تضاد قرار می گیرد، که دارای آوازهای ملایم و خاطره انگیزی از هتفیلد است.
تکنوازی گیتار در وسط آهنگ، هیچ نیت را هدر نمی دهد، چیزی که حتی استادی همانند کرک همت نیز همیشه انجام نمی دهد. ترانه نابخشوده با صدایی تمیز اغاز میشود، سپس به چیزی زیاد خشنتر اما زیاد مناسب منتقل می شود. میتوانیم خشم پسری را که این آهنگ درمورد اوست حس کنیم، و آن اشعار داستان سرکوب مادامالعمر او را به شکلی قوی و مختصر گفتن میکنند. تکه موخره با زیبایی ما را به آخر آهنگ می رساند، و روشی که آهنگ محو می شود، به نحوه شگفت انگیزی زندگی این شخص را که در طول زمان محو شده است، پیروی می کند.

۴- Welcome Home (Sanitarium)
آلبوم: Master of Puppets (۱۹۸۶)
«به خانه خوش آمدی (آسایشگاه)» که بر پایه فیلم و کتاب One Flew Over the Cuckoo’s Nest ساخته شده است، با منفعت گیری از هارمونیک برای تشکیل لحن تاریک و دراماتیک داستان اغاز می شود. از آنجایی که اشعار به طور اول شخص می باشند، این آهنگ زیاد تر همانند رمان معروف کن کیسی است تا اقتباس سینمایی حتی مشهورتر آن. هر کلمه به شکل بی نقصی روان خرد شده راوی خود را منتقل می کند، و آواز هتفیلد در اینجا همانند همیشه قوی است – مخصوصاً روشی که می گوید “فقط تنهایم بگذار”. یک تک نوازی مسحورکننده وجود دارد که پیش از هر بیت می آید، قسمت دلنشین فرد دیگر از ساختار این آهنگ منحصر به فرد.
همانند به ترانه های Fade to Black و One، قوت این آهنگ در نیمه اول به آرامی اغاز می شود و تا نیمه دوم زیاد سنگین تر می شود. این رویه نه تنها از نظر موسیقایی، بلکه برای اشعار نیز بهترین انتخاب است، چون از سخن بگویید های راوی در رابطه محبوس شدن و خشمگینی به آزاد شدن خشونت آمیز آن خشم در تلاش برای فرار منتقل می شویم.

۳- Fade to Black
آلبوم: Ride the Lightning (۱۹۸۴)
افتتاحیه آکوستیک سنگین ترانه Fade to Black فضایی تاریک و دراماتیک تشکیل می کند که گیتار بعد عرصه کرک همت بر شدت آن می افزاید. هنگامی به متن ترانه می رسیم که مجدد توسط یک ریف آکوستیک غم انگیز فوق العاده همراهی می شود، داخل دنیایی می شویم که انتظار شنیدن آن در یک آلبوم ترش متال وجود ندارد. اشعار ترانه که با یک ریف گیتار سنگین برجسته میشود، عذاب عاطفی شخصی را مشخص می کند که اراده زندگی را از دست داده است. اینها برخی از بهترین اشعار متالیکا در یکی از احساسیترین آهنگهایشان می باشند: «تاریک شدن نیازمند پیروزی بر سپیده دم است. روزگاری خود بودم، اما اینک او رفته است».
انتقال به نیمه دوم زیاد سنگین تر آهنگ زیاد عالی و بی نقص اتفاق می افتد، با آوازهای عالی تر و مجموعه ای فراموش نشدنی از سه نت توامان خشن و نزولی. سپس یک تک نوازی در این آهنگ وجود دارد که خودکشی راوی را با قوت گفتن میکند. و، به جستوجو گفتن، همه چیز محو می شود، در حالی که سولو بیرحمانه تا وقتی که محو می شود ادامه می یابد. این آهنگ بدون شک یکی از برجسته ترین آهنگ ها از یکی از بهترین آلبوم های متال است.

۲- One
آلبوم: …And Justice for All (۱۹۸۸)
ترانه One از متالیکا یک توانایی سینمایی است. اغاز این آهنگ با صدای تیراندازی، هلیکوپترها و سربازانی که در بحبوحه نبرد فریاد میزنند، روشن میکند که قرار است یک داستان جنگی روایت شود– موضوعی که گروه ثابت کرده به خوبی دیگر گروه ها به آن بپردازند. تقریباً ۲۰ ثانیه باید چشم به راه بمانیم تا گیتار داخل شود و یکی از بهترین مقدمههای هر آهنگ هوی متال (یا هر آهنگی) را خلق کند.
این آهنگ لحنی تاریک و غم انگیز می سازد و آواز هتفیلد کم کم عصبانی و عصبانی تر می شود. قسمتهای سنگینتر نیمه اول آهنگ بهطور بی نقصی ما را برای ورود به قسمت زیاد سنگینتر (و سریع تر) آهنگ آماده میکند. خشم حاضر در موسیقی به بهترین شکل با داستان وحشتناک اشعار مربوط به یک قدیمی سرباز با جراحات مرگبار مطابقت دارد و کرک همت یکی از بهترین تکنوازیهای گیتار همه دوران را اجرا میکند. علیرغم فقدان باس، ترانه One تا این مدت به طور قابل درکی تا به امروز محبوب طرفداران باقی مانده است.

۱- Master of Puppets
آلبوم: Master of Puppets (۱۹۸۶)
هیچ چیز در دیکسوگرافی متالیکا سنگین تر و تاثیرگذارتر از آهنگ عروسک گردان نیست. از اولین نت، با خشونت همه به دنیایی پرتاب میشویم که غیرقابل فرار به نظر میرسد. نزدیک به یک دقیقه طول می کشد تا شعر اغاز شود، و چه توانایی شوق انگیزی تا رسیدن به این قسمت. این آهنگ به خودی خود در رابطه اعتیاد است و اشکار کردن آهنگی که به این خوبی این حس را که تحت کنترل شخص فرد دیگر هستید را به عکس بکشد دشوار است. جوری که هتفیلد فریاد می زند “ارباب! ارباب!” و بقیه گروه در بین این کلمات دست از نواختن می کشند، تاثیرگذار، خشن، و بی نقص است.
در تکنوازی این آهنگ هنری خاص و پیشگامانه نهفته است، چون این آهنگ ترش متال تقریباً تبدیل به ارکستری از غم و اندوه عمیق می شود. یقیناً ما باید به تکه های مهم آهنگ برگردیم، اما نه قبل از یک قسمت گسترش یافته کاملاً تازه و یک سولو زیاد خشمگین تر. گروه متالیکا به داشتن تعداد بسیاری آهنگ پیچیده با قسمتهای نزدیک متعدد معروف بوده است، اما هیچ زمان به اندازه این آهنگ معروف، نقاط قوتشان را با هم ترکیب نکرده اند: ستاره آنچه مسلماً اوج دستاوردهای متالیکاست.
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی