به گزارش آفتاب شرق
گرایش به رشته پزشکی و به کلمه دکتر شدن نوشته جدیدی نیست. از دهه ۵۰ تا به امروز تب پزشک شدن شعله ور بوده و چه قربانیانی که به خود ندیده است.اگر در قبل طبابت به علت شرافت و ارج و مقام والای خود و در رتبه دوم به علت درآمدش اهمیت داشت در برههای همه متولدین دهه شصتی که به رشتههای غیر از تجربی رفته بودند با ناکامی در اشتغال و درآمد روبه رو شدند. آنها به عینه میدیدند که همتایانشان در رشتههای پزشکی و پیراپزشکی میتوانند به کلمه پول پارو کنند. اما این تنها ظاهر قضیه است. حالت جذب تا تحصیل و اشتغال پزشکان به حدی به موجهای سهمگین بیبرنامهگی دچار شد که در کمال تاسف به طور مداوم اخبار خودکشی پزشکان و رزیدنتها به گوش میرسد.
این چرخه معیوب هم چنان پابرجاست تا جایی که هم چنان تجربی در صدر رشتههای تحصیلی مورد علاقه دانش آموزان بوده و به جای بازنگری در روال پرورش پزشکان در کنکور امسال حتی ظرفیتهای جدیدی نیز تعریف شده است.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش اظهار کرده که بر پایه آخرین آمار، ۳۶.۵۸ درصد از دانشآموزان شاخه نظری در رشته تجربی، ۱۸.۶۴ درصد در رشته ریاضی و فیزیک، ۴۲.۲۶ درصد در رشته علوم انسانی و ۰.۷ درصد در رشته معارف مشغول به تحصیل می باشند.
مدارسی که برنامه درسی تا پاسی از شب دارند
سید مصطفی آذرکیش پیش از این با اشاره به حالت تحصیل در مدارس سرزمین حرف های است: «اکنون ۶ میلیون و ۹۱۷ هزار و ۲۳۸ دانشآموز در دوره متوسطه اول و دوم در ۴۸ هزار و ۶۱۵ واحد آموزشی مشغول به تحصیل می باشند.»
تب پزشکی جهت ابراز و ظهور و رشد قارچ گونه مدارسی شده است که از شما پول میگیرند، تا پاسی از شب آموزش کنکوری خواهند داد و دکتر تحویل خواهند داد.و یقیناً این روال شامل همه دانش آموزان نیست و تلاش خود فرد نیز اهمیت دارد.
در این بین دانش آموزان از یک سو در چرخ دنده شکل دو نوبتی کنکور و از یک طرف باور نادرست جامعه خرد شدهاند. یا باید پزشک شد یا با پیروزی، پرستیژ اجتماعی و پز اجتماعی خداحافظی کرد.
پزشکی که سپس از ۷ سال کار کردن حقوق قانون کار دارد
اما نه تنها قبولی در رشته پزشکی به علت رقابت فشرده و حجم قابل دقت داوطلبان سخت و طاقت فرسا است، ۷ سال تحصیل در رشته پزشکی نیز به اختصاصی برای جوان امروزی که میخواهد در زمان کوتاهی به حالت مطلوب شغلی دست یابد، عملی سخت و نفس گیر است. در قبل احتمالا هزینههای تحصیل در پزشکی، تهیه کتب و شهریه و از سویی حالت اقتصادی جامعه فشاری برای دانشجوی پزشکی نبوده است اما اکنون همه این موارد دست به دست هم میدهد تا سپس از قبولی او را به سمت یأس و ناامیدی بکشاند.
بیشک خانواده و مدرسه پرستیژ و پیروزی را در دکتر شدن میداند اما نتیجه ضدفرهنگهای مخرب در دو دهه تازه خودکشی پزشکان در شرایط جاری است. تا جایی که پیش از این سخنگوی سازمان نظام پزشکی با اخبار متعدد خودکشی پزشکان دلایل آن را چند بعدی و چند وجهی دانست و او گفت: نمیتوان فقط به یک مورد بسند کرد. حجم کاری که به یک رزیدنت داده میشود، حجم زیاد بالایی است و عدم تناسب دریافتی این افراد نسبت به فعالیتهایی که انجام خواهند داد، زیاد زیاد است، به صورتی که یک رزیدنت قادر نیست به تنهایی در شهر تهران خانهای را اجاره کند و این چنین در کنار هزینۀ اجاره، دیگر هزینههای زندگی از جمله مایحتاج روزمرهی خود را تهیه کند.
رضا لاریپور تصریح کرد: ناامیدی که رزیدنتها نسبت به آیندۀ شغلی که برای خودشان اکنون میبییند، بر خلاف تصوراتشان پیش از ورود به حوزه پزشکی بوده است که از جمله دلایل تشکیل نگرانی در آنها است و این خود عاملی است برای اغاز استرس و اضطراب که به افسردگی منجر میشود و بعد از گذر از این مرحله های و عدم انگیزه و ناتوان حس کردن خودشان، امکان پذیر دست به مرگ خود خواسته بزنند.
سخنگوی سازمان نظام پزشکی این چنین اصرار کرده است: دستیاران از هیچ گونه بیمهای برخوردار نیستند، حتی عدد پرداختی با مقدار ساعت کار قانونی یکسان نیست. این قضیه مهمیاست که یک رزیدنت، در سن ۳۰ سالگی در حالی که مشغول به کار هست و با دقت به این که دکتر محسوب میشود، با تحصیلات بالا و سختی کار زیاد که متحمل میشود باز هم کماکان از پدر و مادر برای گذران زندگی پول دریافت میکند، لذا این چنین فردی ادامۀ کار را برای خودش سخت میبیند. به طور کلی باید ذکر کرد که هیچ رزیدنتی از هیچ گونه تسهیلاتی برخوردار نیست، اعم از تسهیلات بانکی و مسکن و… در نظر بگیرید اگر رزیدنتی متاهل باشد با دقت به حرف هایهای قبل و با در نظر گرفتن آن سختی کار و نبوده است تسهیلات و دریافتیهای زیاد پایین، زندگی برای او چه مقدار سخت و طاقت فرسا خواهد می بود.
وی با اصرار بر این که هیچ رشتهای به اندازه رشتۀ پزشکی با جان انسان روبرو نیست، او گفت: این مورد هم به خودی خود استرسهایی را به قشر پزشکان داخل میکند. در کنار کار سنگین و طاقت فرسا، درسها و کتابهای سخت و با حجم سنگینی که پزشک باید در طی تحصیل خود آنها را مطالعه کند. همهاین موارد است که حس میشود رشتۀ پزشکی، یک رشتهی معنادار است.از طرفی در دیگر رشتهها همچون فیزیک، حقوق، شیمی و…متخصصان نیاز نیست همانند پزشکان در مناطق محروم مطرح بگذرانند.
اما مسئله شگفت انگیز ماجرا این است که افراد سپس از ۷ سال تحصیل فقطً به گفتن پزشک عمومی مطابق قوانین کار و احتمالا اندکی زیاد تر حقوق دریافت میکنند و تنها سپس از سپری کردن ۴ تا ۶ سال دوره تخصصی است که فرد میتواند به درآمد قابل دقت دست یابد. به این علت دانش آموز ۱۸ ساله بدون وقفه در تحصیل وقتی که ۳۱ ساله میشود میتواند انتظار درآمد بالا را داشته باشد.
حالِ پزشکانی که انتظار داریم حال ما را خوب کنند، بحرانی است. نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی میبایست که چاره اندیشی جدی در روال پرورش پزشکان به لحاظ مقداری و کیفی اتخاذ کنند.
دسته بندی مطالب
اخبار سلامتی