ستاره ورزش زنان ایران سکوتش را ناکامی

مریم یزدانی
17 Min Read


به نقل از “افتاب شرق”، کاراته ایران روزهاى خوبى را پشت سر نمى‌گذارد؛ یک طلا و دو برنز در بازی‌هاى آسیایى با وجود هشت ورزشکار زن و مرد در هشت زمان کسب مدال. این چنین رتبه دوازدهم در رقابت‌هاى قهرمانى جهان تنها با کسب یک نقره و یک برنز مردان، آن هم از شانزده موقعیت مدالى در کمیته انفرادى و تیمى در کنار کاتاى انفرادى و تیمى در دو قسمت زنان و مردان.

نتایج فدراسیون کاراته در این دو اتفاقات مهم بین‌المللى چنگى که به دل نمى‌زند هیچ، بلکه نتایج قابل قبول و دفاعى هم محسوب نمى‌بشود. یقیناً کارکرد کاراته‌کاهاى ایران پیش از بازی‌هاى آسیایى و قهرمانى جهان در ابتداى سال ۱۴۰۲ و رقابت‌هاى قهرمانى آسیا، نوید سال موفقى مى‌داد.

در تیر ماه سال جارى کسب دوازده مدال از مالاکا به گفتن میزبان نوزدهمین دوره قهرمانى آسیا و قرار گرفتن در جایگاه سوم قاره کهن سپس از قزاقستان و ژاپن آن هم از هفده زمان مدالى، این پیش‌بینى را به ذهن متبلور مى‌کرد که کاراته مى‌تواند در بازی‌هاى آسیایى و قهرمانى جهان نیز بدرخشد و سال پربارى پیش رو داشته باشد.

حواشى متعدد، خبرهاى نه چندان خوش، دور ماندن بسیارى از نامداران گفتن‌دار از بطن کاراته، اختلافات داخلى در این ورزش، تغییرات متعدد و عدم ارامش به اختصاصی در کادر فنى کاراته زنان و… علتشد کاراته ایران اتفاقات به اتفاقات، سیر نزولى در پیش بگیرد.

یکى از پرافتخارترین کاراته‌کاهاى تاریخ ورزش ایران بى‌شک حمیده عباسعلى است؛ المپینى با طلا، نقره و برنزهاى متعدد از رقابت‌هاى قهرمانى جهان و آسیا، بازی‌هاى آسیایى و جهانى، باشگاه‌هاى آسیا، لیگ‌هاى جهانى و رقابت‌هاى بین‌المللى کاراته وان.

پرافتخارترین کاراته‌کاى زن تاریخ ورزش ایران و سومین ورزشکار برتر زن سرزمینمان در تاریخ بازی‌هاى آسیایى که به ملکه “اوراماواشى” معروف می بود به جاى ساختن مجسمه‌اش در کاراته ایران، طعم تلخ غربت نشینى را توانایی مى‌کند، آن هم بدون کوچکترین نقشى در آینده کاراته سرزمین‌مان.

 تنها لژیونر تاریخ کاراته زنان ایران که در سطح باشگاهى براى الاهلى امارات و الیرموک کویت هم به روى تاتامى رفت با کسب هفده مدال مهم جهانى و آسیایى انفرادى و تیمى در عرض پانزده سال عضویت در تیم ملى بزرگسالان و پنج سال کاپیتانى این تیم، آخرین بارى که روى تاتامى رفت، رقابت‌هاى المپیک ۲۰۲۰ توکیو می بود؛ جایى که در اغاز کسب قطعى مدال برنز المپیک قرار داشت و با پاره شدن رباط صلیبى زانوى چپش برابر “لى کونگ” چینى آن هم براى دومین بار طى یک سال، حسرت بزرگى را توانایی کرد.

او در حالى از صعود به نیمه‌نهایى و کسب قطعى برنز بازماند که “فریال عبدالعزیز” مصرى با ناکامی در دور مقدماتى روبه رو عباسعلى، مدال طلاى المپیک را به گردن آویخت.

سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی – اخبار لحظه به لحظه از معتبرترین خبرگزاری های پارسی زبان در آفتاب شرق

حمیده عباسعلى که با اجراى بى‌نقص و زیباى ضربات سه امتیازى اوراماواشى با پا به سر حریفان، محبوبیت اختصاصی‌اى فراتر از قاره آسیا دارد سپس از زمان‌ها در او گفت‌وگوى اختصاصى با “افتاب شرق” از دلتنگى‌هایش براى کاراته و تیم ملى سخن به بین آورد. دخترى که در اغاز ۳۴ سالگى تا این مدت هم امیدوار است کار ناتمام خود با تیم ملى در کسب مدال طلاى جهان را به آخر رساند تا کلکسیون افتخاراتش کامل بشود.

این او مباحثه را در ادامه می‌خوانید:

* باید از فدراسیون کاراته سوال کنید عباسعلى کجاست

* سپس از المپیک روز عمل زانویم را فراموش کردند

* مگر همه باید در المپیک طلا بگیرند؟!

* دخترى فراموش شده هستم با ۳۵ مدال بین‌المللى

* چه کسى حرف های از کاراته و تیم ملى خداحافظى کردم؟!

* الان هیچ مشکلى ندارم غیر از افتانگیزه

* تمایل داشتم و مى‌توانستم به هانگژو بروم

* فراموش شدنم در حقیقت فاجعه است

* فدراسیون با برنز آسیا خوشحال مى بشود اما من…

* با رده دوازدهم، دنیا دیگر روى ما حساب نمى‌کند

* مربیان کاراته زنان استقلال کامل ندارند

* براى نجات کاراته باید سیستم در آن عوض بشود

حمیده عباسعلى چرا این روزها در کاراته نیست؟!

(سکوتى طولانى می‌کند) حمیده عباسعلى؟! مگه این نوشته فرقى هم براى مسئولین کاراته کشورمان دارد. سپس از المپیک سریع عمل کردم اما در شرایطى قرار گرفتم که براى بهبود پایم مهاجرت تنها راه می بود. اقامت کانادا را داشتم‌ کمى که از عمل دومم زیر نظر پرفسور سهراب کیهانى گذشت بقیه درمانم را در کانادا پیگر بودم و تمریناتم را اغاز کردم. یک جورهایی خواستم براى فراموشى خاطرات تلخ و شرایط و فشارهاى سخت ذهنى، زندگى جدیدى را اغاز کنم.

به‌خاطر اتفاقات قبل و سپس از المپیک که دو بار رباط صلیبى زانوى چپ تو پاره شد یا موضوعى دیگر؟ چرا باید حمیده عباسعلى با دلشکستگى برود جستوجو کار او؟!

این سوال را نباید از من سوال کنید؛ باید از کسانى سوال کنید که مسئول کاراته و ورزش می باشند. آن‌ها باید جواب دهند. حمیده عباسعلى براى کشورش کم مدال نیاورد، براى شادى مردمش بى‌منت کم زحمت نکشید. سپس از المپیک همه چیز عوض شد حتى روز عمل من را هم فراموش کردند. غیر از خانواده‌ام هیچکس براى عمل دوم حتى کنارم نبوده است و بهم سر نزد. وقتى آن باخت در اغاز مدال قطعى المپیک به‌خاطر پارگى رباط صلیبى میانه مسابقه رقم خورد انگار حمیده عباسعلى براى همه کاراته ایران به آخر رسید. همه دست‌اندرکاران کاراته فراموش کردند که ورزشکارى دارند به نام حمیده عباسعلى.

یعنى قرار است مجدد تو را روى تاتامى و در سطح رقابت‌هاى حرفه‌اى یا تیم ملى ببینیم؟

الان هیچ مشکلى ندارم غیر از افتانگیزه. چه انگیزه‌اى براى من باقى مى‌ماند وقتى کسى اهمیت نمى‌دهد؟ مى‌توانستم در بازی‌هاى آسیایى هانگژو وجود اشکار کنم و تمایل زیادى داشتم این اتفاق بیفتد اما وقتى مسئولان کاراته و فدراسیون هیچ ارتباطى با حمیده عباسعلى ندارند، من چه حرفى براى گفتن مى۲توانم داشته باشم؟! خودم را همه شده نمى‌دانم؛ هیچوقت همه نشده و نمی‌شوم، مگر خودم بخواهم کنار بکشم اما انگار فدراسیون کاراته نگاه دیگرى دارد. اگر صدمه نمى‌دیدیم و براى دومین بار رباط صلیبى پاره نمى‌کردم یا شرایط پایم اجازه مى‌داد تا همین الان هم داشتم مسابقه مى‌دادم.

یعنى فدراسیون سپس از المپیک و عمل جراحى مجدد روى زانویى که اولین بار در آلمان عمل کرده بودى، هیچ تماسى با کاپیتان تیم ملى نگرفت؟!

با واسطه با من سخن بگویید کردند که مى‌خواهم باشم یا نه، آن هم از طریق یکى از ورزشکاران به نام. آیا درست است که فدراسیون، ورزشکارى را واسطه کند که پیگیر شرایط من براى وجود در قهرمانى آسیا و بازی‌هاى آسیایى باشد؟! شما و هر کسى که سخن‌هایم را مى‌خواند خودش را بگذارد جاى من. چه حالى به همه شما دست خواهد داد؟ همیشه تلاش کردم بهترین باشم، از زندگى‌ام براى کاراته گذشتم. همه زندگى‌ام کاراته می بود، نباید اینقدر راحت از یاد مى‌رفتم. این در حقیقت فاجعه است.

به نظر مى‌آید در ۳۴ سالگى هم مى‌خواهى به آن همه مدال جهانى و آسیایى خود اضافه کنى‌ توانش را دارى؟

در خودم مى‌بینم مجدد مسابقه دهم‌. پیش از این هم گفتم که تا این مدت همه نشده‌ام. کاش مى‌شد در نوشتار همانند لحن اصرار هم وجود داشت؛ دوست دارم مجدد بگویم و مجدد در همین مصاحبه بنویسید: در خودم مى‌بینم که مسابقه دهم. این حالت و صدمه دیدن‌ها از شانسم بوده و هست‌. دارم با حالت زانویم مدارا مى‌کنم. اکنون، فدراسیون کاراته با برنز آسیا خوشحال مى‌بشود اما من با برنز قاره‌اى براى کشورم، از غصه روز و شبم به هم نمى‌رسد.

کاراته ایران در رقابت‌هاى جهانى با دو مدال نقره و برنز مردان در کل رقابت‌هاى مردان و زنان دوازدهم شد.

براى کاراته ایران کسب جایگاه و رده دوازدهم جهان معنی ندارد. ما در همه سال‌هایى که به یاد دارم پایین‌تر از رده چهارمى در کل نداشته‌ایم. پرداختن به این نوشته راحت نیست. در کاراته کجا بودیم و به کجا رسیده‌ایم؟!

این خیلى ازردهکننده است. همه دنیا روى کاراته ایران حساب باز مى‌کردند، از ایران مى‌ترسیدند اما الان متاسفانه با این رده دوازدهم به نظر دیگر روى کاراته ما حساب باز نخواهند کرد.

انگار کاراته ایران روز به روز و مسابقه به مسابقه در حال پسرفت است

این نتایج در تاریخ کاراته ایران سابقه نداشته. سپس از المپیک توکیو نتایج خیلى بدى به‌دست آمدم، یقیناً خیلى که نه بلکه بهتر است بگویم بى‌نهایت. کارکرد ما در جهانى بى‌نهایت بد می بود. یقیناً بگذار سخن دلم را بزنم، بهتر است بگویم افتضاح می بود. آیا براى کشورى که قهرمان کاراته جهان شده رده و جایگاه دوازدهم، افتضاح نیست؟! از ملى‌پوشان و بچه‌ها خرده نمى‌گیرم؛ کشورهاى نقل امروز کاراته اردوهاى متمرکز را به حداقل رسانده‌اند و زیاد تر ستاره‌هایشان در طول سال با مربیان خود تمرین مى‌کنند؛ همانند ترکیه، آذربایجان، فرانسه و قزاقستان. اما در ایران، ورزشکار ماه‌هاى متعدد، طولانى و خسته کننده در اختیار تیم ملى قرار مى‌گیرد.

کاراته ایران از توانایی خالى شده است؟

نه، کاراته‌کاهاى ما مستعد درخشش و قهرمانى می باشند اما نباید انگیزه‌ى ورزشکار را کم کرد و از بین برد. ما پتانسیل بالایى داریم، استعدادهاى زیاد و توانایى فنى بالایى هم داریم. یقیناً به شرطى که همه چیز بر مطابق اصول پیش برود نه با رابطه، باند، حق خورى، بى توجهى، رفیق و فامیل بازى.

مشکل اصلى کاراته ایران در کنار همه این دردها و زخم‌هایى که برشمردى، کجاى کار است؟

کسانى که در کادر فنى قرار مى‌گیرند، بر پایه کدام متر و معیار انتخاب مى‌شوند؟! کدام توانمندى، اصول و رزومه؟ نتایج همه چیز را اشکار کرده و مى‌کند. پاشنه تیم ملى در قسمت زنان، انتخاب‌هاى نادرست کادر فنى است. انگار مربیان نمى‌خواهند به تیم ملى و کاراته پشتیبانی کنند. یه جورى انگار هر کسى فقط به فکر خود یا تتها نام خود است. یقیناً این را هم معتقدم که نباید نتیجه‌گرا هم باشیم اما بالاخره باید پیشرفتى نیز از بازیکن و تیم ببینیم. الان همه کاراته‌کاهاى ما باتجربه می باشند؛ حال با هر سن و سالى که دارند ما مقصد خود را اشکار نمى‌کنیم. سپس از المپیک نتیجه درخشانى در کاراته دیده‌اید؟!

اما در قهرمانى آسیا و قبل از بازی‌هاى آسیایى در قسمت زنان با آتوسا گلشادنژاد طلا گرفتیم و یقیناً مدال‌هاى برنز هم داشتیم.

سال ۲۰۱۹ و قبل از المپیک که رقابت‌ها خیلى سخت است، کاراته بانوان ما سه فینالیست در کمیته انفرادى داشت، به نتیجه آن سال نگاه کنید: یک طلا و دو نقره کمیته انفرادى و کسب طلاى کمیته تیمى. اگر از این بهتر نتیجه گرفتیم یعنى درخشان. زحمت آتوسا گلشادنژاد را نمى‌بشود و نباید زیر سوال برد اما سخن من این است که کسب یک طلاى قهرمانى آسیا عملا به معناى پسرفت است. دقیقا پسرفت نه حتى درجا زدن.

ما پیش از این حتى از ژاپن هم بالاتر قرار مى‌گرفتیم، همیشه کاراته در اختیار دو سرزمین ژاپن و ایران می بود و بقیه کشورها تک مدال‌هایى به دست مى‌آوردند اما اکنون قزاقستان، اندونزى، فیلیپین، چین‌تایپه هم دارند از ما پیشى گرفته‌اند یا در حال جلو زدن می باشند. اکنون دقیقا سه دوره است که از سپس المپیک در آسیا خوب نتیجه نگرفته‌ایم. حتى انگیزه رقابت بین بچه‌ها نیز به حداقل رسیده است.

یک مشکل دیگرى هم به چشم مى‌آید؛ همانند این که براى مسئولان ارشد ورزش در وزارتخانه و کمیته ملى المپیک نتایج ضعیف برخى فدراسیون‌ها و تکرار آن چندان اهمیتى ندارد، انگار نه انگار به المپیک پاریس نزدیک هستیم‌. هرچند کاراته که دیگر فعلا المپیکى نیست اما بقیه رشته‌ها همانند این که رها شده‌اند به امان خدا.

در همین کاراته براى کسب سهمیه المپیک توکیو مسیر طولانى و سختى را پشت سر گذاشتیم، حداقل باید بیست دوره مسابقه مى‌دادیم و با بالا بردن رنکینگ آن‌هم در ادغام وزن‌هاى رایج، کار خیلى سخت می بود. توقع هم براى المپیک ۲۰۲۰ خیلى بالا می بود. همه هم دیدند که خود من اگر صدمه نمى‌دیدم، مدال المپیکم قطعى می بود. اول این که وقتى از المپیک برگشتیم فدراسیون برنامه‌اى براى انتقال ازمایش ها المپیکى نداشت. نتیجه بررسى نشست‌هاى نتایج المپیک در رشته‌هاى گوناگون چه شد؟ به کجا انجامید؟ فرمالیته می بود؟ اما اکنون حتى همان نشست‌هاى فرمالیته هم برگزار نمى‌بشود. چرا سپس از رقابت‌هاى آسیایى، قهرمانى آسیا و جهانى هیچکس توسط فرد بالا دستى “سین جیم” نمى‌بشود؟ هیچ بازخواستى با هر نتیجه‌اى انگار در کار نیست.

 با همه این تفاسیر راهکار چیست؟ چطور باید کاراته را از سقوط آزاد، آن‌هم با این شدت نجات داد؟

نمى‌دانم کاراته را چه کسى باید نجات دهد‌. باید در وهله اول انتخاب‌ها بر حسب شایستگى انجام بشود، یک راهکارى مد نظرم است که احتمالا از نگاه برخى در ایران روال و درست نباشد اما بهتر است ورزشکاران را بسپاریم به مربیان شخصى خودشان تا برگزارى اردوهاى مداوم و بی نتیجه. باید سیستم اردو محورى را عوض کرد. اردوهاى متمرکز بلند زمان در دنیا در ورزش‌هاى انفرادى رو به منسوخ شدن مى‌رود. وقتى نمى‌توانیم کادرى قوی، متحد و مورد وثوق جامعه کاراته معرفى کنیم، بهتر است اردوهاى ملى مختصر زمان داشته باشیم و آمادگى کاراته کاها را به مربیان شخصى بسپاریم و نقش نظارتى و مشورتى را افزایش دهیم.

و در آخر آیا مربى خارجى در کاراته راه‌گشا نیست؟!

مربى خارجى در کاراته نمى‌تواند به ما کمکى کند. مشکل ما در سیستم داخلى کاراته است. در کاراته ما یک نفر تصمیم نمى‌گیرد. ما به مربیان خود استقلال نمى‌دهیم، به اختصاصی در قسمت کومیته و کاتاى زنان. در اصل اسم فقط سرمربى، مربى یا اعضاى کادر فنى است و کمترین نقش را در تصمیم‌گیرى‌هاى مهم دارند. براى نجات کاراته احتمالا بهتر است سیستم عوض بشود.

گوشه‌اى از افتخارات حمیده عباسعلى:

-راهیابى و وجود در المپیک ۲۰۲۰ توکیو

 




منبع

Share This Article