شمایل یک ستاره
خسرو دهقان: نمایش درست معصومیت
بازیگر نقش یک فیلم «آهو»، چهره جدیدی است؛ سپیده آرمان که همزمان با بازیگری، نگارش فیلمنامه را نیز بر مسئولیت داشته. سپیده آرمان فیلمنامه خوبی با تم سهل و ممتنع نوشته، فیلمی که در ظاهر ساده است اما در معنی نه، و به درستی از بعد درآوردن این تم برآمده است. آرمان بازی روان قابل قبول و به اندازه اراعه کرده است. آهو سمبل معصومیت، مهربانی، اسایش، عشق و خوی خوش است و سپیده آرمان به درستی توانسته که این خصوصیات آهو را در قامتی انسانی و در جایگاه این نقش، به عکس دربیاورد و ما با دیدن او با قصه و فیلم روبه رو درستی خواهیم داشت.
مصطفی جلالی فخر: زنی همانند زنان فیلم های آنتونیونی
زنِ محوری فیلم آهو، همانند زنان آنتونیونی، بدون خشم و نفرت و جدال همه مردان مشتاق خود را بعد میزند و سپیده آرمان در نقش مهم فیلم آهو از بعد نقشی که قرار بوده سرد و ساکت و در خود فرو رفته باشد برآمده است.
حسین مسافر اغاز: بازی تحسین برانگیز، روان و بدون اغراق
مسئلهای که بیشتر از هر چیز در فیلم عاشقانه آهو دقت برانگیز است بازی روان و بدون اغراق “سپید آرمان” است. آرمان را در مقام نویسنده و بازیگر تئاتر میشناختم و با دیدن بازی تاثیرگذارش در آهو شوکه شدم. ظاهری آرام و باطنی خروشان از عشق، بدون هیچ حرکت گزافهای، این جنس از بازی نیازمند سالها توانایی است و آرمان گویی سالها توانایی بازیگری داشته که توانسته است این چنین تاثیرگذار و تحسین برانگیز ظاهر بشود. در این فیلم با موقعیتهایی از عشق روبرو هستیم که هیچ یک را گریزی از آن نیست و آرمان در کنار بازیگرانی چون رضا کیانیان، علی مصفا و حامد کمیلی و هم اندازه و به علت موقعیت محوریش بیاغراق گاه درخشانتر ظاهر میبشود.

محمد محمدیان: اجرای درست اسایش و سکون
آهو حکایت غریبی از عشق و خاطره و دلتنگیست و سپیده آرمان در نخستین وجود سینمایی اش در نقش پروانه، اسایش و سکون عاشق تنهایی را که فیلم از او طلب کرده به درستی تقدیم تماشاگراش کرده است.
رحمت امینی: تجلیِ باشکوهِ بازیگری
در فیلم “آهو” ناظر ظهور و وجود یک بازیگر زنِ جوان هستیم که از قضا نویسنده فیلم نامه هم هست، بازیگری که به نظر من اگر با همین دقت و تلاش پیش برود و امکان و زمان بازی اشکار کند، میتوانیم بگوییم سینمای ایران صاحب یک بازیگر دارای رنگ و بوی خاصی از بازیگری شده است. “سپیده آرمان” همه تلاشش را به کار برد که حضوری موثر و صحیح در فیلم آهو داشته باشد و به باور من توانست به هدفش برسد. “سپیده آرمان” در این فیلم در برابر بزرگان عالم سینما که نقشهای روبه رو او را بازی کردهاند و از قضا سابقه درخشان تئاتری هم دارند همانند آقای رضا کیانیان، زیاد خوب ظاهر شده و نه تنها در نوع داد و ستد بازیگری در روبه رو بازیگران مقابلش کم نیاورده است، بلکه با مطمعن به نفس بالایی توانسته کاراکتر آهو را باشکوه متجلی کند.
پرویز دوایی: بازی راحت و بی اغراق
فیلم آهو؛ خوش لحن و خوش نما است و بازیگرها همه خوب انتخاب شدهاند و راحت و بیاغراق هم حرکت میکنند.
محسن بیگ آقا: آرمان و فهمیدن و اجرای درست نقش
نقش مهم فیلم آهو را در فیلم سپیده آرمان بازی میکند که قبلاً در چند فیلم مختصر بازی کرده می بود، این بار او در اقتباس ادبی و نوشتن فیلمنامه نیز نقش داشته که اشکار است در شناخت و فهمیدن درست نقش کمکش کرده است.

بهنام منوچهری : شمایل بینوش وارِ آرمان در آهو
آرمان در ایفای نقش پروانه به علت شناخت عالی خود از شخصیت (چرا که خودش آن را به تحریر درآورده)، به خوبی توانسته با خیال پردازی، احساسات خود را فراخواند و در سبک آدلر قدم بردارد. آرمان در اجرای احساست درونی نهان نقش، موفق ظاهر شده و توانسته بدون ابراز احساسات شدید، همیشه قالب حسی زن تنها، شهری، افسرده و ساکت را نگه داری کند. قالبی شبیه با نقش ژولی در فیلم آبی کیشلوفسکی ( با بازی ژولیت بینوش) که تا انتهای داستان همان ضربان آرام را نگه میدارد. در فیلم آهو، دو پیک احساسی، یکی در سکانس عروسی در خیابان و فرد دیگر، سکانس زنی سفید پوش در ایوان، وجود دارد که سپیده آرمان توانسته با اجرایی خوب، در آنها نمره قبول بگیرد و نشان دهد میتواند در اجرای پیک احساسی نیز، همچون ارامش احساسی موفق باشد.
افشین علیار: بازیگر مستعد با فهمیدن درست از نقش
سپیده آرمان در نقش مهم فیلم سینمایی آهو مستعد است و میتواند بازی درستی ایفا کند و این کاملاً مشهود است که در اولین وجود بازیگریاش فهمیدن درستی از بازی و نحوه دیالوگگویی دارد.
سعادت نایب زاده: نمایش صحیح سوگ
سپیده آرمان، با زبان بدن و حافظه حسی حرکتی خود در طول فیلمبرداری، به ثابت نگاه داشتن ریتم بازی، تداوم می بخشد که در نحوه قدم برداشتن و حرکت آرام او ناشی از اثرات جانبی دارو، نمایان می بشود. پروانه افسرده نیست او به سوگ نشسته است و مولفه های رفتاری این سوگواری در بازی به درستی به نمایش در آمده است.
مریم ولی زاده: تداعی گر فروغ فرخزاد
“سپیده آرمان” سیمایی نو و فرهیخته از بانوی ایرانی در سینما به شمار می رود. او با منفعت گیری از تکنیک های زبان بدن، به خوبی مقدار رغبتی که پروانه برای ربط گیری با شخصیت سعید و آقای کیانی داشت را به نمایش گذاشته است. آرمان، هوشمندانه با کنترل گفتن و لحن خود، بی رمقی و کرختی و از نظر دیگر، کلامی قوی و محکم را مشابه با نوسانات خلقی پروانه که با اختلال سوگ دست و پنجه نرم می کند به وجود اورده است. آرمان با منفعت گیری ظریف از عضلات صورتش، طوری منفعت گرفته است که اغراق آمیز نمود نکند و دلنشین باشد این نوشته در سکانسی که بنفشه و چوپان در کنار یکدیگر مشغول سخن بگویید می باشند و پروانه، تلفن همراه خود را جواب می دهد به وضوح نمایان است. ذوق و قریحه هنری و دانش ادبی، صدا و لحن ادای اشعار آرمان، گاها تداعی گر فروغ فرخزاد برای مخاطب خواهد شد.

نیایش شمسی: شمایل تازه از زن جدا گانه ایرانی
بازیگر نقش پروانه “سپیده آرمان” است. چهره ای متغیری که تا به امروز مثالاش را در سینمای ایران به یاد ندارم، چهره ای تداعی گر زنان اروپایی و بلاخص فرانسوی. بازی روان او در همه طول فیلم آنچنان در تار و پود تاثییر به درستی تنیده شده است که مخاطب را تا لحظه پایانی همراه خود میکند. مخاطب با آهوی قصه هم ذات پنداری میکند و تا لحظه پایانی همراهش است. نگه داری راکورد حسی یکی از با اهمیت ترین مؤلفههای ایفای این چنین نقشی در سینماست که سپیده آرمان به درستی از بعد آن برآمده است. بازی خنثی و درونگرای آرمان که خواسته ی کارگردان بوده به اندازهای درست و روان است که ما را یاد مثالهای موفق آثار سینمایی جهان میاندازد. بازی بیاغراق، حسی و درونی سپیده آرمان از او به گفتن شمایل جدیدی از زن تحصیل کرده و جدا گانه ایرانی (که پیش تر نمونه اش را هدیه تهرانی بازی کرده) ساخته است، پرسونایی که جای خالیش در آثار تصویری ما زیاد مشهود است.
منبع